۲۵

4.7K 801 89
                                    

third pov

جونگ کوک در اتاق تهیونگ رو  باز کرد  ، از لای در به تهیونگی که خودش رو زیر وتو م

چاله کرده بود نگاه کرد

اروم روی تخت خزید ، دست هاشو از زیر پتو رد کرد و بدن نیمه برهنه تهیونگ رو یه خودش نزدیک کرد

پسر کوچک تر همینجور که کلش زیر پتو بود تقلا کرد که خودشو ازاد کنه

-ولم کن

تهیونگ با صدای خفه ای اعلام کرد

+ چی ؟

- میگم ولم کن

+ صدات نمیاد اسمورف کوچولو

پسر بزرگ تر با شوخی قضد داشت تا تهیونگ رو ازون زیر بیرون بکشه و یخ خجالتش رو اب کنه

موفق هم شد ، ولی موفقیتش کمی دردناک بود

تهیونگ وقتی سرش رو از زیر پتو بیرون اورد ارنجش رو محکم توی پهلوی جونگ کوک فرو کرد

- به کی گفتی اسمورف ؟؟

و بعد هم جونگ کوک رو از تخت هل داد پایین

جونگ کوک هم نامردی نکرد و در حین افتادن دست پتو رو با خودش پایین کشید تا بدن پسر کوچیک تر دیده بشه

+ اخخ پهلوم... ااای کمرم...ااییی اای...اخخ باسنم رو حس نمیکنم ... فک کنم استخون لگنم شکسته

تهیونگ که حسابی گول نمایش جونگ کوک رو خورده بود سریع خودش رو نزدیک جونگ کوک کشید و همینطور سعی میکرد با ماساژ و نوازش دردش رو کم تر کنه

-من متاسفم..... خیلی درد میکنه

+ااای کمرم

- ببخشید ... ببخشید .... واقعا نمیخواستم اینقدر محکم بزنم

+ اااخ خیلی درد میکنه ...... اااااه ... اره همونجا

تهیونگ همونجایی که جونگ کوک گفت رو بیشتر ماساژ داد قافل از نقشه پسر بزرگ تر

- وایستا برات چسب ضد درد بیارم

تهیونگ توی کمد خم شده بود و دنبال چسب میگشت و باسنش بدجور توی چشم جونگ کوک بود

جونگ کوک بی صدا بلند شد و پست پسر کوچک تر قرار گرفت و ناقافل اسپنک محکمی به باسن تهیونگ زد

- آخ

- تو مگه کمرت درد نمیکرد ... باسنت نشکسته بود ... ها ... چجوری از جات بلند شدی ..... خرگوش حقه باز

تهیونگ سمت جونگ کوک برگشت و با انگشتش به نشونه تهدید سینه جونگ کوک رو هدف قرار میداد

جونگ کوک به نشانه تسلیم دستش رو بالا برد

+ درد که میکرد ولی نه خیلی ..... ولی اگه همینجور با انگشتت بهم ضربه بزنی سینم سواخ میشه

- جئون جونگ کوک

+ بله کیم تهیونگ

- همین الان میری تو اتاق خودت میخوابی

+ ولی من میخوام پیش تو بخوابم ... لطفا

جونگ کوک سعی میکرد خودش رو مظلوم کنه تا تهیونگ بزاره شب رو پیشش بخوابه

+ اجه نجالی جَب پیچت بخابم گلیه میکنم( اگه نزاری شب پیشت بخوابم گریه میکنم)

- چ..چی

- از سنت خجالت نمیکشی ، از قد وهیکلت  خجالت بکش

+ ته ته ، لفتا

- دو متر قد داری ... هیکلتم که اندازه هالکه.... از تنهایی هم که نمیترسی .... پس شب بخیر

تهیونگ با دستش در رو نشون داد

+ حرف آخرته ؟؟

- شب بخیر جونگ کوک

جونگ کوک ، تهیونگ رو روی دوشش انداخت

- یا ... چیکار داری میکنی

جونگ کوک اسپنکی به باسن تهیونگ زد

+ خودت گفتی برم اتاقم بخوابم

- منو کجا میبیری ؟؟

جونگ کوک اسپنک دیگه ای به اون یمی لپ باسنش زد

+ عروسکم رو بغل کنم بخوابم

جونگ کوک وارد اتاق خودش شد

- جونگ کوک ، بزارم زمین ...

یک اسپنک دیگه

- یا ... چرا هی میزنی

یک اسپنک دیگه

+ مثل اینکه خیلی دوست داری ددی تنبیهت کنه بیبی بوی

جونگ کوک تهیونگ رو روی تخت انداخت و پاهاش رو باز کرد و بینش نشست
لب هاشو به لب های تهیونگ رسوند و گاز نسبتا محکمی ازشون گرفت

+ جوابمو ندادی تهیونگ!!!

- بزار برم جونگ کوک

جونگ کوک از بین پاهای تهیونگ بلند شد  .... تهیونگ فکر کرد جونگ کوک ولش کرده پس بلند شد تا به اتاق خودش بره که دستش کشیده شد و با شکم روی ران های جونگ کوک فرود اومد

جونگ کوک دستش رو روی باسن تهیونگ کشید و لپ هاش رو بین دستش میفشرد

+ اسمم رو اشتباه گفتی بیبی بوی

و ضربه ی محکمی زد که ناله تهیونگ رو بلند کرد

- داری چیکار میکنی ؟؟؟ .... لطفا تمومش کن

+ داری زیادی حرف میزنی عروسک
و دوتا ضربه به هر لپ باسنش ضد

- خواهش میکنم تمومش کن

+ بخاطر رفتارات قرار تنبیه بشی و باید هر ضربه ها  رو بشماری ... و عذر خواهی از ددی یادت نره و گرنه تعداد ضربه ها بیشتر میشه ... به ازای هر اشتباه ۵ اسپنک بیشتر ... فهمیدی

- بله

ضربه ای به باسن پسر کوچک تر زده شد

+ بله چی ؟؟... همین اول داری کار داری نافرمانی میکنی

- بله ددی

+ هووم حالا خوب شد
+ بشمار

«  to be continue...

lets chatWhere stories live. Discover now