۹

5.4K 990 37
                                    

سوزی : این کلید خونه ، این کلید انباری ، وسایل هاتونم که گذاشتین داخل و ...... اها گوشیتونوبدین لطفا

تهیونگ : بفرمایید

سوزی : اینم شماره من

سوزی : هرکاری داشتی ، اعم از مشکلات خونه و دانشگاه به من زنگ میزنی . باشه ؟؟

تهیونگ : چشم نونا ، خدافظ

سوزی : خدافظ

-----------------
v: معذرت میخوام و ممنونم

jk :بابت چی؟؟

v:معذرت خواهیم بابت حرفای زشت اونروزم و تشکر بخاطر خونه

jk : اوهوم

v: بخشیدی

jk: من همون موقع بخشیدمت تهیونگ ولی هنوزم ازت ناراحتم

v:من خیلی خیلی متاسفم ، خودمم میدونم حرفام چقدر بی ادبانه و زشت بوده و بابتش شرمنده ام

v:چیکار کنم دیگه ناراحت نباشی ؟؟؟

jk: فعلا کار خاصی نیست که بتونی انجام بدی

v : میتونم یه سوال بپرسم؟؟؟

jk : بپرس !!

v: چرا این کارا را میکنی ؟؟

v:منظورم خونه و لباساس

v: من از نونا پرسیدم که چقدر باید بابت اینجا اجاره بدم و اون گفت که اینجا مال تو

jk: نونا ؟؟

v:سوزی نونا

jk : تو به منشی من میگی نونا

jk :ولی به من میگی  (تو) ؟؟  

v:لطفا بحث رو عوض نکن

jk:اول جواب منو بده تا منم جوابت رو بدم

v: چون من اسمت رو نمیدونم

jk:تو به اسمم نیاز نداری

v:پس باید چی صدات کنم

jk: ددی

v : هووووف

v:نه من اینجوری صدات نمیکنم، لطفا توهم رو تموم من

jk: ولی من مطمئنم یه روزی اینجوری صدام میکنی

jk: وقتی که داری از درد و لذت به خودت میپیچی

jk: و اون روز خیلی دور نیست

v:  پس دلیلت اینه

jk: چی ؟؟؟

v:دلیل اینکه داری برام این کار ها رو میکنی

v:  بدنم رو میخوای

jk: اوه  ، نه بیبی بوی

jk: لطفا بد برداشت نکن

jk :همه چیز رو کم کم و به موقع برات توضیح میدم

jk:ولی لطفا تا اون موقع بهم اعتماد کن

v: کی توضیح میدی ؟؟

jk : خیلی عجولی بیبی بوی

v:  دیگه از دستم ناراحت نیستی

jk:جمله سوالی بود ؟؟

v: نه، فقط اطلاع دادم

jk:و از کجا به این نتیجه رسیدی

v: دوباره داری بهم میگی بیبی بوی

v :وقتی ازم ناراحتی یا میخوای چیز مهمی بگی اسمم رو میگی

jk: آفرین

jk: تو حسابی باهوشی

v:معلومه ، من خیلی باهوشم 😌

jk: and I am proud of  my boy

v : you shoud be , but I'm not yours

jk: 😂😂😂😂

v: چرا میخندی

jk:بیبی بوی ، تو همین الانشم مال منی

jk:فقط خودت متوجه نیستی

v :حالا هر چی

jk: تهیونگ

v: بله!!

jk: تو خوب مود های من رو شناختی

jk:ولی بزار یه چیزی رو بهت بگم

jk :اگه بهت میگم کاری رو انجام بدی

jk: یا از چیزی منعت میکنم

jk:بهتره به حرفم گوش کنی

jk:و مطمئن باش ، هیچوقت دویت نداری مود عصبانی من رو ببینی

jk:  فهمیدی بیبی بوی؟؟؟

v:هی تو نمیتونی برای من تعیین تکلیف کنی😡

jk:پرسیدم فهمیدی تهیونگ ؟؟

jk: من دوست ندارم یک حرف رو دوبار تکرار کنم

v : باشه

jk:باشه چی ؟؟؟

v: باشه ، فهمیدم

jk:خیلی خوبه بیبی بوی

jk:حالا هم برو وسایلترو بچین و بعدش بخواب ، فردا صبح کلاس داری

v:تو برنامه کلاسی منو میدونی؟؟

jk:من خیلی چیزا دربارت میدونم بیبی بوی

v:مثلا میدونی من چرا اخراج شدم؟؟

jk:آره میدونم

jk:ولی فعلا لازم نیست تو بدونی

v:چرا ؟؟؟ من می خوام بدونم برای چی بی دلیل اخراج شدم

jk : گفتم که به موقع همه چیز رو بهت توضیح میدم

jk: پس فعلا چیز دیگه ای نپرس

v:بعدا باید توضیح بدی

jk:حتما بیبی بوی ، حتما

v: خب

v:فکر کنم حرف دیگه ای نمونده

v:پس شب بخیر

jk:شب تو هم بخیر بیبی بوی

«امضا : شبح بنفش💜»

lets chatWhere stories live. Discover now