jimin: حدس بزن چی شده؟
v:چی شده ؟؟
jimin:نه حدس بزن
v:نمیدونم چی شده ولی میدونم اگه این بازی مسخره رو ادامه بدی تو میری سرد خونه منم میرم زندان
jimin:چه خشن
jimin: من خشن دوست دارم
v:پارک جیمین🔫🔪
jimin:باشه باشه
jimin:گفتی اسم منشی ددیت بائه سوزی بود
v:اره ، برای چی؟؟
jimin:خب ، من کلی اطلاعات درباره ددیت دارم
jimin:مثلا اینکه تو قبلا ددیت رو دیدی
v:میدونم
jimin:چی؟؟ چی رو میدونی؟؟
v:میدونم دیدمش
v:میدونم میشناسمش
jimin:واقعا، پس میدونی اون کیه
v:نه نمیدونم کیه ، و لطفا تو هم نگو
jimin:لعنت بهت تهیونگ ، چرا یهو ادای پسر های خوب درمیاری
v:خودش امشب میاد خونم ،و همه چیز رو بهم میگه
jimin:لعنتی ، من بخاطر این اطلاعات از کونم مایع گذاشتم
v:ببخشید رفیق
v: حالا چرا از کونت مایع بزاری ؟؟؟
jimin:اطلاعات رو از شوگا گرفتم
v:باشه باشه نمیخواد بقیش رو بگی ، خودم فهمیدم
jimin: خب
v: خب چی ؟؟
jimin: رفتی حموم ، شیو کردی😜
v:یا پارک جیمین
v:قراره فقط حرف بزنیم منحرف
jimin:منو شوگا ها اصولا حرف میزنیم ولی بعدش🔞🔞
v:خدای من ، دوست هم اینقدر منحرف
jimin:از خداتم باشه
jimin: دارم مجانی بهت درس میدم
v:بعدشم من پسرم
jimin: تمیز بودن دختر پسر نداره ، البته تو همچینم پشم مشم نداری
v:اه خدای من ، اصلا میدونی چیه من باید خونه رو تمیز کنم ، کار دارم ، خدافظ
jimin: فقط کاندوم یادتون نره ، هنوز واسه دایی شدن جوونم😁
-------------------
جونگ کوک : مامان خواهش میکنمخانم جئون: نه نه این خوب نیست عوضش کن
جونگ کوک: مامان خاستگاری که نمیخوام برم
خانم جئون: یه لحظه فکر کن بزارم مراسم خاستگاریت همچین لباس جلفی بپوشی
جونگ کوک: مامان این لباس از بهترین برنداس
خانم جئون: حرف اضافه نزن ، برو عوضش کن
لوهان : اوه کوکی ، چه تیپی زدی
جونگ کوک: دیدی مامان دیدی ، لوهانی هم میگه تیپم خوبه
خانم جئون : اوه لوهان عزیزم ، تو فکر میکنی خوبه ؟؟
لوهان: اره ، این لباس از بهترین برنداس
خانم جئون: خب اگه تو میگی خوبه حتما خوبه دیگه
جونگ کوک : منم که همینو گفتم
خانم جئون : داری میری سر راه گل و شیرینی هم بخر
لوهان : فکر کنم چون بار اولشه که میره بهتره یه شراب قدیمی ببره
خانم جئون : اره اره خیلی هم عالی.... کلوچه یکی از شراب قدیمی های بابات رو هم ببر
سهون : سلام به همگی
جونگ کوک : سلام هیونگ
لوهان: سلام هونی
خانم جئون : سلام بابلتی مامان
خانم جئون و لوهان دوبار غرق صحبت شدن و دوبرادر رو ایگنور کنان ترک کردن
سهون: هانی ...پس بوس من چی ؟؟
سهون: رفت که
جونگ کوک :😂😂😂😂 هیونگ فکرکنم مامان لوهان هیونگ رو دزدید
سهون: اره بخند ، اشکال نداره ، یک روزم تو توسط مامان و دوست پسرت ایگنور میشی
جونگ کوک : وا هیونگ ... حالا چرا نفرین میکنی
سهون: من نفرین نکردم .... فقط واقعیت رو به صورت لخت بهت نشون دادم
جونگ کوک: هییی مثلا بزرگ تری و باید الگو باشی
سهون: 😒 من نخوام الگو باشم باید کی رو ببینم
جونگ کوک: چه بدونم
سهون : بیخیال... بیا اینو بگیر ...سر راه برات خریدم ... لازم میشه
جونگ کوک: این چیه ؟؟
سهون : بادکنکه😒 .... احمق جون هنوز نمیدونی کاندوم چیه
جونگ کوک: هیونگ .... میدونم کاندوم چیه ... میگم چرا میدیش به من
سهون : هیچ کس از اینده خبر نداره
جونگ کوک : ما فقط قراره حرف بزنیم
سهون : خب الان نه ... بعدا که لازم میشه ، مگه این که اون تاپ باشه
جونگ کوک : تهیونگ یه بیبیه
سهون : اوه ، پس رول ددی کینک دارین
جونگ کوک : هوووم .... خیلی خب هیونگ من برم که دیر نرسم ، خدافظ
سهون : موفق باشی
![](https://img.wattpad.com/cover/247998725-288-k690443.jpg)
KAMU SEDANG MEMBACA
lets chat
Fiksi Penggemar#complete KookV chat jk:هی بیبی بوی jk: یه عکس از بوتت بفرست v: تو دیگه کدوم خری هستی jk:این طرز برخورد با ددی ایندت نیست v:متوهم😒 jk:اوه بیبی ولی من هنوزم عکس بوتت رو میخوام