هلوووو ملووووو گااااایز😘😘
احوال محوالتوووووون؟؟؟😎😎
بنده که خوبم فقط این هفته انقدر کار کردم و بیخوابی کشیدم که نابود شدم🙄🙄🙄
دلیل بیشتر بیخوابیامم توله خوشگلیه که تازگی زندگیمو شیرین کرده و واقعا دوست داشتنیه و عاشقششم... فقط خیلی سحرخیزه متاسفانه هفت صب بیداره تا خود یک شب🥺🥺
تازه جیش میکنه صدام میزنه پاکش کنم😎😎
حال کردید تربیتو؟ تازه یه ماهه اوردمش یه کاری میکنم بیاد جام داستان بنویسه حالا ببینین😎😎😎😎
سخن کوتاه کنم برید بخونید که جونم بالا اومد واسه این پارت و اگر راضی نباشم از ووت و کامنتا باور کنید که جدی میگم یه هفته نمینویسم و حالتونو میگیرم😁✌😛
انتخاب عکس دلیل خاصی نداره فقط از زیباییش لذت ببرید
برید برید بخونید منم برم به کار و بدبختیم برسم
.............................................
_ژان ژان؟
صدای مهربان آشنایی او را از عالم رویاهای نامفهومش نجات داد و به واقعیت بازگرداند. چشمانش را که باز کرد، چند لحظه تا کامل شدن تصویر لبخند آرامش بخش مادرش طول کشید: مامان خوشگلم!
چشمانش را بست و با گرفتن دستان مادرش، شیائو مینگ، او را در آغوشش گرفت و دستانش را دور بدنش محکم کرد. سر مادرش را که روی سینهاش قرار گرفته بود بوسید: خانم شیائو دلت برام تنگ شده بود نه؟
خانم شیائو که در مقابل فقط سعی میکرد نگرانیش را برای ژان و روزهایی که دور از او گذرانده بود پنهان کند، در همان حالت انگتانش را روی بازوی ژان گذاشت و نیشگون محکمی از او گرفت که فریادش را دراورد. مادرش را رها کرد و خانم شیائو سر جایش نشست: حقته انقدر نیشگونت بگیرم تا سیاه و کبود شی و نتنی پاتو از خونه بذاری بیرون!
ژان در حالی که بازویش را میمالید نشست: راضی به این همه ابراز احساس و نگرانیت نبودم به خدا!
خانم شیائو سینی سوپی که برای رفع خماری ژان پخته بود روی پایش گذاشت و ژان با اشتها شروع به خوردن کرد. سعی داشت از نگاه مادرش طفره رود مبادار سوالی که نمیخواهد جواب دهد از او بپرسد.
_واای... واقعا خوبه... حالم جا اومد.
اما هنوز چیزی بود که باید در مورد آن از مادرش میپرسید: اووم... مامان.. میگم که.. من دیشب زیادی مست بودم.. چجوری اومدم خونه؟
خانم شیائو سرش را به نشانه تاسف تکان داد: باید خدارو شکر کنم دختر نیستی وگرنه باید راه میفتادیم دنبال بابای بچه بگردیم!
YOU ARE READING
WANGXIAO
Fanfictionشیائوژان دانشجوی سال آخر رشته تاریخ شناسی چین و وانگ ییبو، صاحب موزه پنج قبیله مشهور است. شیائو ژان با پیشنهاد استادش، پروفسور وانگ هایکوان، بررسی موسیقی قبیله گوسولان را به عنوان موضوع پایان نامه اش انتخاب میکند که برای انجام آن به کمک وانگ ییبو، ص...