👀👀👀👀👀
هلوووووو ملووووووووووکسی هستتتتتتت؟؟؟؟؟👀👀👀
مایاااا اومدههههههههه🪅🥳🪅🥳
خدایی فکرشم میکردین به این زودی کامبک بدم؟؟؟؟😁🤭
جدا زود اومدم اگر بخواین با غیبتهای کبیر پیشینم مقایسه کنید.🫠خب بگذریم ببینید چی اوردممممممم🩵💙
به خدا که این پارت سنگینی بود شاید شما بخونید و بگذرید ولی همه نورونهای مغزم درگیر شد تا یکم از این پارت راضی شدم و اوردم آپش کنم😕🐈⬛گفتن نداره که از وضع لایکا هم رضایت ندارم چه برسه به کامنتا... 😒😒😒 بهتره توی این پارتای حساس منو ناراحت نکنید که یه کاری دست وانگجی بدم همتون پشیمون شیدااااا😒😒😒 حواستون باشه دهن منو باز نکنید😊😃😊😃😊
دوستان اب قندا بغل دستتون... 💀 دستمالا تو دستتون...💀💀 ووجیا اماده پخش... 🎧🎧 بگو یا کائنات و برو بخوووووون💙🩵💙🩵💙🩵
🧸🧸🧸🧸🧸🧸🧸🧸🧸🧸🧸🧸🧸🧸🧸🧸
با تکه چوب کوچکی که در دست داشت شکلکهایی از ادمکهای عصبانی روی خاک میکشید و لحظهای بعد رویشان با کف پا خاک میپاشید و دوباره از اول.
ـاینجا چیکار میکنی؟
بدون بلند کردن سرش جواب داد: هیچی...
زویی کنارش روی پله مقابل خانهاشان نشست و به ادمکهای ژان که سعی داشت از بینشان ببرد نگاه کرد: چی میکشی؟
ـ هیچی...
ژان به نظر ناراحت و کلافه بود و انگار حوصله جواب دادن را هم نداشت ولی زویی گفت: کوچه بغلی دارن گل کوچیک بازی میکنن. چرا نمیری پیششون؟
ژان انگار منتظر یک تلنگر بود تا بغضش بشکند. چوب را زمین انداخت و پاهایش را دراز کرد و سرش را بالا گرفت: اونا منو بازی نمیدن....
و صدای گریهاش بلند شد. زویی از دیدن چهره گریان ژان که در هم مچاله شده بود خندید و از کیف کولهاش چند دستمال بیرون کشید و روی صورت ژان کشید: چرا؟
ژان در دستمال فین کرد: چون گل به خودی زدم...
و سرش را پایین انداخت. زویی دوباره خندید و ژان گفت: نخند جیه... هر کسی ممکنه دروازههارو اشتباه بگیره...
ـاره خب.. اگه فقط دروازه حریف بود بهتر میشد...
ژان دوباره سرش را پایین انداخت و زویی دستش را روی موهای او کشید: نگران نباش... اونا خیلی زود یادشون میره.
ـ کلی منو مسخره کردن. یادشون نمیره... فوتبال من همین جا تموم میشهههه...
دوباره گریه کرد و زویی خندید: هی بیخیال... وقتی فردا بخوان بازی کنن و یار کم داشته باشن دوباره میتونی بازی کنی. بعد کلی گل میزنی...
YOU ARE READING
WANGXIAO
Fanfictionشیائوژان دانشجوی سال آخر رشته تاریخ شناسی چین و وانگ ییبو، صاحب موزه پنج قبیله مشهور است. شیائو ژان با پیشنهاد استادش، پروفسور وانگ هایکوان، بررسی موسیقی قبیله گوسولان را به عنوان موضوع پایان نامه اش انتخاب میکند که برای انجام آن به کمک وانگ ییبو، ص...