D-13

433 122 16
                                    

خب...فکر کنم فهمیدم چرا این چند روز انقدر گریه کردی.

و بابتش متاسفم. مطمئنم دوستت به زودی خوب میشه.

فکر کنم تا حدودی میشناسمش، کیم تهیونگ؟

شنیدم تو یه بیمارستان تخصصی بستری شده.

فقط پاش شکسته؟ تو زیادی بزرگش کردی.

سیزدهمین چیزی که دربارت ازش متنفرم، نگرانی شدیدت.

وقتی دلیل گریه‌هات رو فهمیدم حس عجیبی داشتم.

منم دقیقا یک هفته‌ی پیش تصادف کردم و بازوم اسیب دید.

دکتر گفت فقط یکم تا ضربه مغزی فاصله داشتم،

ولی هیچکس برام گریه نکرد. نه دوستام و نه مادرم.

حتی یک ساعت هم کسی بخاطرم قایم نشد تا گریه کنه.

نمیخوام بگم به دوستت حسادت کردم، حتما لایقت بوده.

- درد تو مایه‌ی سرخوشی منه.

Your Pain Is My Joy Onde histórias criam vida. Descubra agora