گمونم بالاخره برگشتی به خود مطیعت؟ خوشحال کنندس.
البته اگه تمام ساعت خیره شدنت به خودمو نادیده بگیریم.
کمتر از سی تا نامه‌ی دیگه مونده. باورش سخته.
باید عجیب باشه. روزی که دیگه نیاز نباشه برات بنویسم.
هرچند...از روزی که نوشتنو شروع کردم منتظر اون روزم.
باکس کبریتِ رنگی‌ای که توی کمدم گذاشتی رو پیدا کردم.
"به جای فندک‌های قدیمی از اینها استفاده کن"
بابتش ممنونم...با اینکه کبریت‌هایی با آتش رنگی احمقانه‌ان،
اما تو همه‌ی کبریت‌های سبز رو بیرون اورده بودی.
و خب، اینبار رو میتونم قبولش کنم.
درد تو مایه سرخوشی منه.
~~~~~~~~•~~~~~~~~
اون روز هم مثل روز گذشته، یونگی قبل از اینکه حتی فکر فرار به سرش بزنه باز هم به قلاب سوکجین گیر افتاده بود و برخلاف نقشه‌اش، نتونست مثل یه ماهی از زیر دست و پاهاش لیز بخوره و ساعت ناهار رو بخوابه.
اگرچه که اون میز لعنت شده از روز گذشته هم شلوغ‌تر به نظر می‌رسید. حالا تمام صندلی‌های دور اون میز بزرگ گرفته شده بودن. فقط چون جیمین به سراغ دونگسنگ خیانت‌کارش رفته بود و اون رو همراه هیونگ‌های جدیدش به میز کنار پنجره دعوت کرده بود که همین هم کمی از عصبانیت یونگی کم میکرد.
حداقل اون کتابدار هم به اندازه‌ی یونگی کلافه به نظر می‌رسید. شاید حتی بعدا با جیمین رو بابت اون دعوت بی‌اجازه یه دعوای درست حسابی میکرد. هرچند که یونگی از این ایده چندان خوشش نیومد.
یونگی با چند روز نشستن با اونها سر یه میز متوجه شده بود که اون دنسر و کتابدار به راحتی میتونن یه دعوای بزرگ سر مزخرف‌ترین چیزها راه بندازن و خب...به دلایلی یونگی ترجیح می‌داد سرزنش شدن اون دنسر رو نبینه. شاید چون...اون گیرنده‌ی شصت و چهار تا از نامه‌هاش بود؟
-هیونگ من جدا ازت دلخورم. تمام این مدت منتظر بودم دلت برام تنگ شه و تو حتی یه سر هم بهم نزدی.
هوسوک با دلخوری اغراق‌آمیزی گفت و جونگکوک مقابل تمام اعضای پشت میز، یکی از بزرگترین کوفته‌های بشقابش رو داخل بشقاب اون دنسر گذاشت.
+اوه محض رضای خدا هوسوک یکم قدرشناس باش! من تو هفته‌ی گذشته بیشتر از سیزده تا آیتم کد برات فرستادم! تو به لطف من الان یکی از چهارده بازیکن‌های برتر لیگی!
کتابدار با اخم پررنگی گفت، انگشت اتهام رو به سمت دنسر گرفت و یونگی دید که چطور لب‌های اون پسربچه‌ی مو فرفری از حسادت بهم فشرده میشه.
KAMU SEDANG MEMBACA
Your Pain Is My Joy
Cerita Pendek+اگه دیگه هیچکدوم از نامه‌هات رو نخونم از سرم میپری؟ -اگه ببوسمت خفه میشی؟ Couple:Yoonmin, Nαmhopekook (ft. Jack), Jintae Genres:Schoollife, slice of life, romαnce, smut Up time: - خلاصه: یه نفر روی پارک جیمین شرط بست و باخت و از اون به بعد به مدت س...
