D-29

341 95 46
                                    

امروز هوا سرده و تو بالاخره ژاکتت رو نپوشیدی.

قراره سرما بخوری؟ این نوشتن رو سخت‌تر میکنه.

کفش‌هاتو بالاخره عوض کردی! این تاثیر نامه‌ی دیروزه؟

البته این دقیقا مدل کفش‌های اون بسکتبالیست نیست؟!

بهم نگو با هم ست کردید. این خیلی مضحکه.

تا حالا حتی حرف زدنتون هم ندیدم. این عجیبه.

شاید روش کراش یکطرفه داری؟ باید عقلتو از دست داده باشی.

بهرحال، تبریک میگم. بابت کفش‌های جدیدت.

نمیخوام بگم قشنگن چون هنوزهم سبزن، اما از قبلی بهترن.

باهاشون زیاد زمین بخور. چون درد تو مایه سرخوش منه.



~~~~~~~~•~~~~~~~~


"نه هوسوک توی این دو روز فاکی هیچ اتفاقی بین من و اون بازنده نیفتاده."

یونگی بیشتر از هفت بار توی چند ساعت گذشته اون جمله رو گفته بود و هوسوک هنوزهم معتقد بود اون ست شدن کفش‌ها بی‌دلیل نیست.

چطور ممکن بود تصادفی باشه؟! چرا پارک جیمین کاملا بی‌دلیل بین هزاران مدل ایر جردن، دقیقا از اونی که ماه‌ها بود یونگی هرروز پاش میکرد بخره؟ یه چیزی اون وسط مشکوک بود.

+بهرحال، اگه بدون گفتن به من قرار بزاری قسم میخورم که توام مثل نامجون کنار میزارم هیونگ.

هوسوک با تهدید گفت هرچند که به نظر یونگی اون فقط یه سنجاب آفتاب سوخته بود. ظاهرا خورشید ژاپن هنوزهم وسط زمستون در حال فعالیت بود و هوسوک این رو پیش‌بینی نکرده بود.

با وجود تمام وراجی‌های هوسوک، هردو سینی‌های ناهارشون رو گرفتن و هوسوک بدون جدا شدن از هیونگش، به سمت میز کنار پنجره قدم برداشت و زودتر از یونگی مقابل اون کتابدار نشست. سوکجین مثل همیشه درحال نوشیدن قهوه و کتاب خوندن بود. مرغ مقلد.

-بازهم مرغ مقلد؟ فقط کل روز رو بهش خیره میشی هاه؟ تو شگفت‌انگیزی پیرمرد.

+من بهت گفتم یا پشت بوم یا بوسه ولی انگار تو پشت‌بوم و بوسه رو باهم بدست اوردی هاه؟ تو شگفت‌انگیزی کاپتان.

سوکجین بدون گرفتن نگاهش از کتاب بین انگشتاش جواب پسر کوچکتر رو داد و یونگی بی توجه به اون لقب اخم پررنگی کرد. اون عوضی... حالا همه قرار بود با کفش‌ها دستش بندازن هاه؟

-بهت گفته بودم که من نه گی‌ام، نه جنده.

روی صندلی کناری سوکجین نشست و لیوان قهوه‌ رو از دست کتابدار کشید. سوکجین با نفس عمیقی چشم‌هاش رو روی هم فشرد تا عصبی نشه و بعد از بستن کتاب، ساندویچ تن‌ماهی دست نخورده داخل ظرف رو برداشت:اما تو با اون کفش‌های ست پارک جیمین هم گی به نظر میای و هم جنده.

Your Pain Is My Joy Where stories live. Discover now