D-15

409 122 25
                                    

امروز رو پشت‌بوم ندیدمت. نشونه‌ای هم ازت پیدا نکردم.

داخل سلف، حیاط و راهرو‌ها، هیچکدوم.

پس تصمیم گرفتی مثل پیترپن با اون لباس سبز ناپدید شی؟

البته فکر کنم بدون شنلت ناپدید شدی.

ژاکت سبزت رو روی صندلیت دیدم. نترس نابودش نکردم.

حدس میزدم لباست رو داخل کلاس جا گذاشتی.

با این عجله کجا رفتی؟

یه پیترپن بدون شنل بودن باید خیلی داغون باشه. مثل تو.

امروز روز مزخرفی بود.

امیدوارم برای توام همینطور بوده باشه،

چون درد تو مایه‌ی سرخوشی منه.

«هوا که گرم میشه، ژاکت‌ها فراموش میشن.»

این پارت حاوی نکته‌های زیادیه. بهشون دقت کنید.

Your Pain Is My Joy Where stories live. Discover now