ووت یادتون نره♡
با حس سر درد شدیدی ،چشم هاش رو باز کرد ، وقتی نور یهو به چشم هاش خورد ، اون ها رو بست و نفس عمیقی کشید ، کدوم گوری بود؟
کمی بعد چشم هاش رو باز کرد ، یه اتاق شیک بود و اون روی یه تخت بزرگ بود ، اینجا دیگه کجاست؟!
پرده ها قرمز بودن ، وات د فاک؟سرشو آروم تکون داد ، درد شدید سرش و معده اش که بهش یادآوری می کرد گرسنه س ، رو مخ بود!
زیر لب گفت:"اینجا دیگه کجاست...یونگی..جیمین..اونا کجان؟؟آخرین بار..رستوران بودیم.."
داشت اتفاقات رو به خودش یادآوری می کرد ، چرا بعد رستوران چیزی یادش نبود؟؟کمی فکر کرد ، هیچی نبود!ذهنش خالیه خالی بود!
قلنج گردنش رو شکست و از روی تخت بلند شد ، جیمین و یونگی پولدار بودن ، حتما این هم یکی از خونه هاشون بود.خمیازه ای کشید ، بدنش خشک شده بود ؛ با صدای معده اش یادش افتاد گرسنه اس..
سمت آینه ی قدی توی اتاق رفت و نگاهی به تیپش انداخت ، همون بود!
همونا تنش بود!پوفی کشید و سمت در اتاق رفت ،قفل بود!!
وات د هل؟؟کسی دزدیدتش؟؟؟
با چشمای گرد به اطراف اتاق نگاه کرد ، باید کلیدی چیزی باشه.فکر کرد:'نکنه مثل اون فیلمه یه نفر منو دزدیده و بهم وقت میده عاشقش شم؟نه بابا امکان نداره ، ولی فاک اگه واقعا اینجوری باشه چه غلطی کنم؟؟نه نه هوسوک به خودت بیا!مگه فیلمه!'
آهی کشید و خودشو روی تخت انداخت ، هر احمقی آورده بودش اینجا بالاخره میومد سراغش.
***
جونگ کوک داشت سعی می کرد به نگاه اون پسره ، پیتر ، توجه نکنه ولی خب..فاک!
اون داشت عین یه غذای لعنتی بهش نگاه می کرد و تهیونگ داشت با یه نفر دیگه لاس میزد!!
این چه زندگی گوهی بود؟؟حس می کرد یکم دیگه ، نه تنها پیتر ، بلکه اون یارو پیره هم میپره روش.به تهیونگ که داشت با اون دختره ، اَشلی لاس میزد و کاملا توی حلق هم بودن ، یعنی تهیونگ اون رو به یه دختر لعنتی فروخت؟؟چرا نمیاد پیشش؟؟
جیمین و یونگی بی صدا نشسته بودن و فقط گوش میدادن ، بحث اونا کاملا مهم بود ، ویکتوریا و نامجون و...
البته اگه نگاه همشون روی جونگ کوک و صحبتای اَشلی و تهیونگ با هم رو فاکتور بگیریم.کمی بعد جیمین صداش رو صاف کرد:"میگم..میشه یه درخواستی ازتون داشته باشیم؟"
ادوارد لبخندی زد:"حتما کیم(جیمین)، چی لازم دارید؟"
جیمین صاف نشست و ادامه داد:"راستش بجز ایشون-به جونگ کوک اشاره کرد-یه انسان دیگه هم هست که چیزی نمیدونه..یعنی نمیدونه ما خونآشامیم ، اگه بشه..."
YOU ARE READING
🍷 Dancing In The Dark_VKOOK 🍷
Vampireجونگ کوک حتی تصورش هم نمیکرد زندگیش اینجوری بشه🍷✨ *** Couple:Vkook-Sope-Hopemin genre: Romance- Supernatural - Smut-Vampire