سلام خوشگلام. روبی صحبت میکنه ^^
راستش چون یه مدت ننوشتم حالا نوشتن برام خیلی سخت شده و همش هم تقصیر بکهیونه! اونم به این دلیل که تصمیم گرفته کاملا ارتباطمون رو قطع کنه :(
این بخش رو واسه این آپ کردم که بتونیم باهم کلی حرف بزنیم و من ذهنم رو جمع کنم. واقعا الان بدجوری به کامنتهاتون محتاجم💔
و همچنین اگه فراموش کردین که به چپترهای قبل ووت بدین حتما حتما برگردین عقب و انجامش بدین :)دیشب کلی با هوش مصنوعی ور رفتم و عکسهای زیادی ساختم بخاطر همین برای تصویر سازی ذهنتون از داستان میخوام بهتون نشونشون بدم.
♧♤♧♤♧♤♧♤♧
♧بخش اول♧
ارباب پارک از لالههای سفید رنگ متنفره اما هنوز هم خونهاش رو پر از لالهای سفید کرده. میخواین آلفای زمستونی رو در حالی که داره لالهها رو توی گلدون میچینه ببینین؟
♧ به نظرتون دلیل واقعی که چان با وجود نفرتش از این گل، همه جای عمارت رو پر از لاله کرده چیه؟
♧♤♧♤♧♤♧♤♧
♧بخش دوم♧
چطوره آلفای تابستونی رو با کک و مکهای بامزهاش ببینیم؟
YOU ARE READING
꧁𝑴𝒂𝒓𝒊𝒆 𝑨𝒏𝒕𝒐𝒊𝒏𝒆𝒕𝒕𝒆꧂
Romance[پایان یافته] این دنیا برای امگاهای مارک نشده زیادی خطرناکه! من بیون بکهیونم، امگای 23 ساله که طی یه سانحه حس بویاییشو کاملا از دست داده و بخاطر همین مشکل نمیتونه فرومونا رو احساس کنه...شاید شما فکر کنین که این یه نقص محسوب میشه اما برای من اینطور...