[پایان یافته]
این دنیا برای امگاهای مارک نشده زیادی خطرناکه! من بیون بکهیونم، امگای 23 ساله که طی یه سانحه حس بویاییشو کاملا از دست داده و بخاطر همین مشکل نمیتونه فرومونا رو احساس کنه...شاید شما فکر کنین که این یه نقص محسوب میشه اما برای من اینطور...
فراموش نکردید که پارت آخر رو بخونید درسته؟ این "بخش اضافه" صرفا برای این آپ شده که من و کاراکترها بتونیم نسبت به احساسات شما بعد از پایان داستان باخبر بشیم '~'
♧♤♧♤♧♤♧♤
Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
• امگای بهاری - بیون بکهیون •ENTP•
حالا که داستان به پایان رسیده به عنوان خداحافظی با هلبور سفید رنگمون، تصور کنید که بکهیون مقابلتون نشسته و میتونید هر چی که میخواید و توی دلتون هست رو مستقیما به خودش بگید ~~
♧♤♧♤♧♤♧♤♧
Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
2• آلفای زمستانی - پارک چانیول •ISTJ•
حالا که داستان به پایان رسیده به عنوان خداحافظی با ددیجون، تصور کنید که چانیول مقابلتون نشسته و میتونید هر چی که میخواید و توی دلتون هست رو مستقیما به خودش بگید ~~
♤♧♤♧♤♧♤♧
Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
3• آلفای تابستانی - پارک لوهان •ENFP•
حالا که داستان به پایان رسیده به عنوان خداحافظی با قرمزیجون، تصور کنید که لوهان مقابلتون نشسته و میتونید هر چی که میخواید و توی دلتون هست رو مستقیما به خودش بگید ~~