" تو کارت عالیه دختر. خیلی سریع یاد میگیری." مارکوس همینطور که از سالن خارج میشه به تالیا میگه.
" درواقع بخوای بیشتر دقت کنی معلم خیلی خوبی دارم." اینو میگه و لبخندی میزنه.
همینطور شونه به شونهی هم به سالن اصلی میرسن و درست همون لحظه زین از پلهها پایین میاد.
مارکوس یهو میپره جلوی تالیا و میگه" زین برو عقب." زین میترسه و دوتا پله رو برمیگرده عقب.
تالیا دست مارکوسو از جلوش کنار میزنه و میگه" وایسا مارکوس، احساس میکنم دیگه خیلی بوی خونش تحریکم نمیکنه. اصلا نمیخوام بهش حمله کنم."
" مطمئنی؟"
" راستش نه کاملا."
مارکوس برمیگرده سمت زین و میگه" بیا جلو."
" مطمئنی؟"
" بیا حواسم بهت هست."
زین شونهای بالا میندازه و پلههارو کامل پایین میاد.
مارکوس دستشو تکون میده و به زین چشم غره میره.
" بیا جلوتر."
زین چشماشو توی حدقه میچرخونه و روبروی مارکوس وایمیسته.
مارکوس به تالیا میگه" هنوزم نمیخوای بهش حمله کنی."
" نه اصلا."
مارکوس از بین اون دوتا میره کنار و حالا زین و تالیا درست روبروی همن. زین فوری میره سمت مارکوس. هنوزم به خاطر برخورد اولی که باهاش داشت ازش میترسه.
" زین من نمیخوام بهت حمله کنم. آلان کاملا میتونم جلوی خودمو بگیرم. میدونم برخورد اولمون افتضاح بود ولی آلان واقعا بهت صدمه نمیزنم."
زین به مارکوس نگاه میکنه و به تالیا نزدیک میشه. مارکوس آماده بود که اگر تالیا کوچکترین حرکتی کرد بپره روش ولی خب اون فقط با یه لبخند به زین نگاه میکنه.
" آره مثله اینکه واقعا کاریم نداری."
" جالبه خیلی زود بر خشم خوناشامیت غلبه کردی آفرین." یکم فک میکنه و بلندتر میگه" شاید بشه همین جا بمونی. اینجوری دیگه منم مجبور نیستم هر شب بیام دلنبالت و باز برت گردونم. نظرت چیه؟"
" خب بقیه مشکلی با این موضوع ندارن؟"
" چه موضوعی؟" نایل همراه با شان کنارش میپرسه.
" اینکه تالیا اینجا بمونه. دیگه به زین صدمهای نمیزنه. میبینین که آلان دقیقا کنار همم وایسادن."
" نه ماها مشکلی نداریم. فک نکنم لیامم مشکلی داشته باشه."
" عالیه."
خب مثله اینکه یه نفر دیگه به اعضای عمارتمون اضافه شد. بنظرتون چقد قراره بمونه و بنظرتون این دختر جدید با خودش مشکلاتی میاره؟
![](https://img.wattpad.com/cover/215580242-288-k707287.jpg)
YOU ARE READING
Accomplisher (Z.M)
Horror"من میتونم کاملت کنم لیام." "نمیخوام. چون اونم همینو میخواست ولی من نتونستم ازش محافظت کنم، اگر تو روهم از دست بدم..." "من خودم کسیم ک قراره از تو محافظت کنه." [Completed]