" خب خب زین، بلاخره بهم رسیدیم."
زین از ترس به خودش لرزید و بیشتر تقلا کرد و جیغ کشید. ولی هیچ تاثیری نداشت.
ایوا دستاشو گرفت و به تایلر گفت" تو تمومش کن عزیزم."
تایلر نیشخندی میزنه و سرشو پایین میبره تا گردن زینو گاز بگیره. اولین کاری که به ذهنش میرسه رو انجام میده و با حداکثر قدرتش میکوبه وسط پای تایلر و باعث میشه تایلر با دادی که دست خودش نیست عقب بره و دهنشو ول کنه. درسته که اون یه خوناشامه و ظربات یه انسان روش اثری نداره ولی دیکش از نظر آسیب پذیری هیچ فرقی با آدما نداره.
زین از فرصت استفاده میکنه و داد میزنه" لیا..." ولی قبل از اینکه کامل اسمشو بگه ایوا محکم دهنشو میگیره.
تایلر که از درد و خشم قرمز شده به سمتش میاد و پاهای زینو میگیره و محکم تو دستش فشار میده که باعث میشه زین دادی از سر درد بکشه که دست ایوا خفش میکنه. اشک توی چشماش حلقه میزنه و با تمام وجولش آرزو میکنه لیام صداشو شنیده باشه و بیاد و نجاتش بده.
تایلر با خشم میگه" میکشمت عوضی." و فوری نیشای تیزشو سمت گردن ظریف و سفید زین میبره کامل نیشاشو توی رگ گردنش فرد میکنه.
زین جیغ میکشه و سعی میکنه دستاشو آزاد کنه ولب ایوا با قدرت نگهش میداره تا تایلر کامل خونشو بخوره.
چشمای تایلر نقرهای میشن و نیشاش همینطور که توی رگ گردن زینن بزرگتر میشن و زین کم کم از شدت درد از هوش میره.
تایلر صدای آب رو از اتاق لیام شنیده بود ولی نمیدونست که اون هنوز نرفته توی حمام و فقط آبو باز گذاشته تا گرم بشه.
با صدای بهم خوردن در ایوا از جاش میپره و چشمش به لیامی میوفته که چشماش قرمز شدن و رگهای گردنش بیرون زدن.
" تایلر." ایوا با ترس جفتشو صدا میزنه ولی وقتی یه خوناشام در حال خوردن خون باشه دیگه هیچی نمیفهمه.
لیام با پرشی روی ایوا میپره و با قدرت اونو به سمت دیوار پرت میکنه. سرعتش انقد زیاد بود که ایوا فرصت نکرد از جلوش کنار بره. به دیوار میخوره و باعث میشه دیوار خرد بشه و گچها روی سرش بریزن.
لیام یقهی تایلر رو میگیره و از روی زین بلندش میکنه. تایلر تازه به خودش میاد و میفهمه چی شده. دست و پا میزنه ولی لیام با قدرت به زمین میکوبتش. میاد روش و دوباره یقشو تو دستش میگیره. مشت محکمی به شکمش میزنه و باعث میشه تایلر بلندترین داد عمرشو بکشه.
ایوا از پشت سر روی لیام میپره و باعث میشه لیام از روی تایلر بلند شه. نیشاشو توی کتف لیام فرو میکنه ولی لیامم وقتو تلف نمیکنه و سریع خودشو با پشت روی زمین میندازه و ایوا زیر بدنش میمونه.
![](https://img.wattpad.com/cover/215580242-288-k707287.jpg)
YOU ARE READING
Accomplisher (Z.M)
Horror"من میتونم کاملت کنم لیام." "نمیخوام. چون اونم همینو میخواست ولی من نتونستم ازش محافظت کنم، اگر تو روهم از دست بدم..." "من خودم کسیم ک قراره از تو محافظت کنه." [Completed]