35

1.2K 247 140
                                    

" خب مارکوس بلاخره میخوای بگی چرا ساعت شیشه صبح مارو از خواب بیدار کردی؟" نایل در حالی که با مشتش چشمشو میماله میگه و بقیه هم سری تکون میدن.

" خوب گوش کنین ببینین چی میگم. قدرت من یه حالتی داره که پیشگویی نمیکنه و یه راه حل میده. خیلی سال پیش موقع جنگ بین گرگینه‌ها و خوناشام‌ها این حالت قدرتم فعال شد و به یکی از خوناشام‌ها کمک بزرگی کرد."

لیام با تعجب میگه" واقعا؟"

" آره ولی من چیزی به شماها نگفتم. یه بار دیگه هم شبی که لویی و هری غیبشون زد قدرتم فعال شد ولی انقد خسته بودم که از خواب بیدار نشدم. و حالا هم زین و لیام رو از خواب بیدار کرده. بعد از اتفاقی که برای هری و لویی افتاد ترجیح دادم اینبارو بیدار شم.
بجز من و کسایی که قراره کاری انجام بدن کس دیگه‌ای نمیتونه قدرتو حس کنه."

زین با اخمی میگه" کاری انجام بده، منظورت چیه؟ یعنی قدرتتو فقط کسایه خاصی حس میکنن؟"

" همه میتونن حس کنن ولی فقط زمانی که قرار باشه راه حلی بهشون گفته بشه. این جنبه از قدرتم هیچ حالت پیشگویی‌ای نداره و فقط جنبه‌ی راه حلی داره‌. وقتی خیلی اجباری باشه."

" پس یعنی قراره راه حلی به ما بگه."

" دقیقا."

شان" خب راه حلش چیه؟"

" اون کتاب." به کتابی که روی پایه زینه اشاره میکنه." باید بخونیمش تا ببینیم چی میخواد بهمون بگه. کدوم صفحه رو باز کرد؟"

زین کتابو باز میکنه و دنبال صفحه ی مورد نظرش میگرده. وقتی صفحشو پیدا میکنه کتابو میچرخونه و رو به بقیه میگیره.

مارکوس از روی مبل بلند میشه و وسط سالن رو زمین میشینه.

" شماهایم بیاین این وسط بشینین. کتابو بزار این وسط و برای همه بخون."

بقیه هم از جاشون بلند میشن و کنار مارکوس به صورت دایره‌ای میشینن.

زین کتاب رو وسط روی زمین میزاره. همه با شگفتی به کتاب نگاه میکنن. عکسای عجیبی روش بود. همشون به جز تالیا و زین درمورد این موجودات میدونستن ولی جزعیات دقیقو نمیدونستن. فقط شایعاتو درمورد همچین موجوداتی شنیده بودن.

تالیا میپرسه" مارکوس تو این کتاب رو خوندی؟"

" خیلی سال پیش. جزعیاتش یادم رفته پس بهتره دوباره بخونیم. شروع کن زین."

زین روی کتاب خم میشه و شروع میکنه:

[حیوانات ماوراءالطبیعی، حیواناتی غیر طبیعی با قدرت‌هایی عجیب یا ظاهری عجیب هستند. موجوداتی قدرتمند و باهوش. بیشتر آنها ترکیبی از دو یا چند حیوان هستند.

مثلا اسب بالدار. حیوانی با بدن اسب و بال‌های بزرگ.
این حیوان دارای سرعت و قدرت بالایی است. قدرت این را دارد با بال‌هایش باد‌هایی تولید کند.  لگدهای خطرناکی میزند که باعث مرگ میشود.

Accomplisher (Z.M)Tempat cerita menjadi hidup. Temukan sekarang