Part 16

2.1K 347 38
                                    

ببخشید ارباب جوان اینجا غذا میل میکنین یا داخل؟
نامجون گفت
+بچه ها دوست دارین کجا غذا بخورین ؟
یونگی گفت
-بنظر من اولین شاممون رو همینجا تنها باهم بخوریم دفعه بعد با بقیه میخوریم بهتر که توی کلر خانواده ها امشب دخالت نکنیم و اونا راحت بتونن درباره هرچی حرف بزنن اگه مابریم یکم بحثشون انحراف پیدا میکنه

تهیونگ گفت
اره بهترین کاره فعلا
همه به تایید از حرف یونگی  و تهیونگ سری تکون دادن و نامجونم رو به خدمتکار که منتظر ایستاده بود گفت
+غذارو همینجا میخوریم
-چشم ارباب جوان

همه درحال حرف زدن بودن که یونگی گفت
+جیهوپ

همه یهو ساکت شدن تا ببینن یونگی میخواد چی بگه

-بله هیونگ
+یه پیشنهاد دارم برات
جیهوپ ابرویی بالا انداخت و با حالت سوال به یونگی نگاه میکرد
یونگی ادامه داد
+چون کاختون  بیرون شهره بهتره که امشب بیای پیش من چون الانم دیر وقته فکر نمیکنم به موقع بررسی به دانشگاه خونه مام که تقریبا نزدیک دانشگاه و اینکه تو ساعت اول کلاست با بد اخلاق ترین استاد دنیا کلاس داری ،این بهترین پیشنهادیه که میتونم بهت بدم  .

جیمین که به یونگی نزدیک بود کنار گوشش اروم جوری که فقط یونگی بشنوه گفت
افرین هیونگ برای شروع خوبه
یونگی پس گردنی به جمین زدو گفت
+سرت به کار خودت باشه بچه پرو
و هردو باهم خندیدن که ابرو های تهیونگ توهم رفت

جیهوپ گفت
-خب...نمیدونم واقعا
جیمین این بین که میخواست یه کمکی برای یونگی هیونگش باشه گفت

هوپی هیونگ بهتره که قبول کنی و مستقیم توی چشمای تهیونگ  نگاه کرد و با حرص ادامه داد
چون فکرنمیکنم علاقه ای به جریمه شدن داشته باشی اونجا استادت تهیونگ هیونگت نیست

کوک زیر لب گفت
شت

و تهیونگ ابروهاش بیشتر توهم رفت و با اخم غلیظی به جیمینی که با تمام پرروییی توی چشماش نگاه میکرد ،نگاه کرد

یونگیم موهای جیمین رو بهم ریخت و گفت
+درست میگه
و زیر گوش جیمین گفت
تیم خوبی میشیم باهم
جیمین هم با لبخند سری تکون داد
یونگی توی دلش گفت :خوبه که یکی به غیر از کوک هست توی جمع که راحت بتونه تهیونگ رو مخاطب قرار بده چون این سخت ترین کار بود و نه جین نه خودش نه حتی نامجون هم اینکارو نمیتونستن بکنن.

جین که تا الان توی سکوت به مکالمه بقیه نگاه میکرد گفت
جیهوپا کاملا حرفای یونگی و جیمین درسته

جیهوپ گفت
-اممممم...باشه یونگی هیونگ فقط من چیزی همراهم نیست برای دانشگاه و حتی لباس

+موردی نیست به یکی از خدمتکارتون بگو فردا سر ساعتی که میگی برات بیار کاخ ما

-باشه هیونگ فکرخوبه

The best mistakeWhere stories live. Discover now