Last part 40

3.1K 328 129
                                    

جیمین با ذوق رفت سمت دوتا بچه ایی که یکی بغل یونگی بود و اون یکی بغل جیهوپ

+واااااااااااااااااییییییییی نگاهشون کنننن چرا انقدر کیوتین شمااااا



+واااااااااااااااااییییییییی نگاهشون کنننن چرا انقدر کیوتین شمااااا

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.


سمت راستیه
آلفا
اسمش : مانگ

سمت چپیه
امگا
اسمش :سان

دو قلو
آلفا بزرگ تره







پسری که بغل یونگی بود دستاش رو باز کرد تا جیمین بغلش کنه
جیمین نخودی خندید و بغلش کرد

+توام آلفایی کیوتی
و لپش رو بوسید
تهیونگ اخم ساختگی کردو گفت
_حواسم به بچهاتون هستا زیادی به امگام عشق میورزن

همه خندیدن
جانگکوک گفت
-عزیزم ما باید اول از همه حواسمون  به پسرای خودمون
باشه همین الانشم  سو ،یانگ با سانگ با چشماشون دارن اینو به منو تو میفهمونن حق دست زدن به جیمین رو نداریم بعد تو نگران این کوچولو هایی

یونگی گفت
#راست میگه تهیونگ دورگتون خیلی رو جیمین زومِ

_بله دکترم یبار اینو گفت بهمون

جیمین رو به جیهوپ گفت
+چند سالشونه
×یک سالشون
+خوبه خیلی کیوتنننن...بیا بریم اتاقشوننننن
و رفتن سمت اتاق بچه ها که نامجین اونجا بودن
+هیونگی جونسو خیلی شبیه توعه
نامجون لبخندی زد و سرش رو تکون داد
+خب خب اینجام فردا دوتا کمد دیگه اضافه میشه برای
شما دوتا کیوتاااا....البته من متاسفم اینا همه برای شما بوده و ما اینجا رو تصرف کردیم
نامجین و جیهوپ خندیدن
جین گفت
اره هوپی واقعا متأسفیم
جیهوپ اخمی کرد
×برای چی باید متاسف باشین اینجا برای هممونه
و حرف اضافه دیگه ایی نشنوم
+اوه چشم هیونگگگگ
جیمین رفت سمت یانگ که مثل همیشه ساکت به اطرافش نگاه میکرد
و بغلش کردو روی کاناپه داخل اتاق نشست
یانگ وقتی متوجه شد بغل جیمینه دستم پا میزد و می‌خندید
+من فدای خنده هات .....پیش بابا تهیونگ خوش نمی‌گذره نه اون خیلی ساکته مثل خودت تو به تهیونگ رفتی 
و شروع کرد به بازی کردن با یانگ که بلند بلند میخند و همه بخاطر خندهاش لبخندی روی لبشون بود

+نامجون هیونگ؟!
*جانم جیمین
+یانگ باید زودتر تحصیلش رو شروع کنه  ؟؟
*تا اونجایی که من مطالعه کردم و اطلاع دارم دورگه ها ضریب هوشیشون خیلی بالاست و حداقل میتونن دو یا سه سال زودتر تحصیلشون رو شروع کنن و بهترین کار هم همینه ،و برای دورگه ها مدرسه جدا دارن نگران نباشه با همسن های خودشه و   اون مدرسه ها معلم های مخصوص دارن ولی خب تا راهنمایی اینجوریه بزرگتر که شدن همه باهم قاطی میشن
+ممنونم بابت توضیحات هیونگ
*کمک لازم داشتی بگو
جین با تعجب گفت
یعنی الان بچه سه ساله که شد باید بره مدرسه
نامجون سرش رو به نشونه تایید تکون داد
*راستی جیمین ،بهتره که همون مدرسه ایی که هم نوع خودش هستن بره تعدادشون هم زیاد نیست
+چشم هیونگ

You've reached the end of published parts.

⏰ Last updated: Apr 26, 2021 ⏰

Add this story to your Library to get notified about new parts!

The best mistakeWhere stories live. Discover now