Part 20

2.2K 329 37
                                    

جيمينو ديد که اروم اشک ميريزه و داره توسط يه خونآشام دستمالي ميشه
-داری چه غلطی میکنی
خونآشام که مشخص بود مسته برگشت سمت صدا
_فکر نمیکنم به تو ربطی داشته باشه برو گمشو بزار به لذتم برسم .

*دست کثیفتو نزن بهش لنتیییییییییی
خونآشام عصبی گفت

_شماها چیکارشین احمقا اون حتی رد مالکیتم ندارهه
با نیشخند کثیفی ادامه داد

_برید میخوام امشب جفت گیری کنممم
و دوباره برگشت سمت جیمین

-خفه شووووو اشغالللل

_عزیزم خیلی خوشگلی
و داشت سمت لبای جیمین میرفت که جانگکوک داد زد

*بکش کنار حرومزاده ،نکشی کنار پشیمون میشی

_گمشو بابا ،نکنه جفتشی
جانگکوک عصبي داد زد

*آره ،حالا گمشو
بازم نيشخند زدو گفت

_حالا قراره براي من بشه
-دوست داري بميري نه؟؟

هردو عصبی شدن
تهیونگ با صدای بم گفت

-کوک خونآشام با تو
جانگکوک هم زیر لب غرید

*باشه و سمت خونآشام رفت از جیمین جداش کرد و پرتش کرد وسط خیابون
و رفت سمتش روش نشست و به صورتش مشت میزد

*براي جفت بودنم باهاش قرار نيست بتو ثابت کنم حرومزاده
و دوباره شروع کرد به زدنش

جیمین هم بعد از اینکه خطر ازش دور شد صداش در اومد و با صدای بلند گریه میکرد تهیونگ رفت سمتش و محکم بغلش کرد

-هیسس تموم شد خب تموم شد

سر جیمین رو بوسید

جانگکوک هم بعد از رسیدگی به اون خونآشام بهشون اضافه شد و اونم جیمین رو بغل کرد .سرش رو بوسيد
*اروم باشه جوجم

+م...ممنونم
از جیمین جدا شدن جانگکوک دستاش رو گرفت و تهیونگ هم اشکاش رو پاک کرد
-دیگه اینجوری گریه نکن قلبم تیکه تیکه میشه
*دیگه اینجوری گریه نکن قلبم تیکه تیکه میشه

تهکوک همزمان احساستشون وقتی گریه جیمین رو دیدن گفتن و با خنده جیمین رو به رو شد

+اوه همزمان شد
گفت نخودی خندید

تهکوک هم لبخندی زدن و دوباره جیمین رو بغل کردن

+خب بریم دیرمیشه ها

جانگکوک وسایل رو گرفت گفت بریم و جلو تر حرکت کرد جیمین هم کولش رو اورد و ماشینش رو قفل کرد
و با تهیونگ به سمت اسانسور رفتن

داخل اسانسور بودن که تهیونگ گفت
-جیمین ممنونم

جیمین نخودی خندید و گفت
+هرموقع نتیجش رو دیدی اینو بگو فعلا که کاری نکردم

The best mistakeWhere stories live. Discover now