fucking house 4(vminkook)

3.5K 264 70
                                    

های گایز...پیج اینستا برای ارتباط بیشتر راه اندازی شد....
ریکوئست بدین ...یکم که بالا رفتیم پیجو باز میکنیم..
@oti_mm
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~

Jimmin pov
من...الان...بین...دوتا روح...پرس ....شدم؟؟؟؟
دوتا....روح؟؟؟
وقراره به فاک برم؟؟؟؟؟؟
واتت؟؟؟؟؟
محض رضای فاک....
من چرا باید از این خوشم بی....
+اههههههههه.....
با برخورد دست تهیونگ به دیکم نالم بلند شد....
+ن..نکنین....
×اوه...خوشت نمیاد بیبی؟؟؟
با شنیدن لفظ بیبی شل شدم....
اون لنتیا تو این دو هفته تمام کینکای منو فهمیده بودن....
+شما...شما دوتا...اومممم....
تهیونگ لبامو با لباش قفل کرد و شروع به مکیدن اونها کرد....
از اونطرف جونگ کوک لباشو رو گردنم حرکت میداد و باعث میشد دلم به هم بپیچه.....
+اومم..اهههه..‌‌
لنتییی....
به تخمم که اونا روحن....من این رابطه رو میخوام....
دستمو دور گردن تهیونگ حلقه کردمو خودمو به سمتش کشیدم...
نیشخندی که از این حرکتم زد رو حین بوسه احساس کردم...‌
یکی از دستامو دور گردن ته محکم کردمو و اونیکی رو روی عضو جونگ کوک گذاشتم...
_ مثل اینکه خیلی دوسش داری بیبی....
برای یه لحظه از تهیونگ جدا شدم...
+بله مستر....دوسش دارم....
جونگ کوک دستشو با فشار روی باسنم فرود اورد...
_قراره بیش تر از این خوشت بیاد کیتن.....
شلوارم توسط کوک و هودیم توسط ته تو تنم جر خورد....
+اهههه...
محض رضای خدا..این حرکت خیلی هات بود....
هر دوتاشون شروع به گذاشتن کیس مارک رو تنم کردن  و منم با ناله هام اونا رو به ادامه ی کارشون تشویق میکردم.....
جونگ کوک دستشو از روی بوتم به سمت سوراخم برد و نوازشش کرد.....
+اههه...م..مستر...بیشتر..بیشتر لطفا...
_اوه..کیتنمون بیشتر میخواد؟؟؟
+بله مستر....
_تایگر...
×بله ددی؟؟؟
_میتونی چند تا وسیله بیاری؟؟؟
×حتما ددی...‌
تهیونگ به سمت قفسه وسایلم رفت و یه سری چیزا رو برداشت و برگشت...
حالا هر سه تامون لخت بودیم و من روی تخت بسته شده بودم.....
با حس انگشت مستر روی سوراخم خودمو قوس دادم تا چیز بیشتری دریافت کنم.....
_هومممم....الان بهت میدمش کیتن....
با فرو رفتن یه چیز‌نسبتا بزرگ و شروع لرزشش جیغم بلند شد...‌
+اخخخخخ...اهههههه...مستررر...این ....این ...خیلی زییادهعهههههه....ههاااهاههههااهاههه....
صدام به خاطر اون ویبراتوری که توم بود میلرزید....
ضربه ای که به بوتم زده شد باعث شد از جام بپرم و جیغ بلند تری بزنم.....
+اهه...مسترکوک...مسترتهیونگ...لطفااااهاهاا.......اهاااهاههههههه...
با قرار گرفتن دیک تهیونگ جلوم بهش نگاه کردم...
× کیتن...نظرت چیه دیک مستر رو تو دهنت داشته باشی؟؟؟؟
نیازمند سرمو جلو بردم و دیک نسبتا بزرگشو تو دهنم گرفتم و مثل ابنبات بهش مک زدم...
×اههههه.....خیلی خوبی کیتن..‌
اون صدای بمش تو روحم نفوذ کرد و باعث شد کام شم....
_چه زود کام شدی موچی....
با خارج شدن ویبراتور ازم ناله ای به خاطر نبض زدن ماهیچه هام سر دادم اما با ورود یه چیز بزرگ تر به داخلم صدای جیغم دوباره بلند شد...‌
این....دیلدو نبود.....
دیک فاکی جونگ کوک بود...
+اوممم...اهههههه....اوومممی...
به خاطر وجود دیک تهیونگ تو دهنم نمیتونستم حرف بزنم و خوب ناله کنم....
کوک ناله مردونه ای کرد....
_فاک کیتن....با اینکه ویبراتور توت بوده اما هنوزم خیلی تنگی....اههه...فاک...سوراخت داره دیکم و میبلعه.‌.‌‌‌
به خاطر حرفای کثیفی که میزد به شدت تحریک شده بودم....
یه دفعه تهیونگ موهامو تو مشتش گرفت و دیکش و به دهنم فشار داد....
+اوققق....
به خاطر برخورد دیکش به ته حلقم اوق زدم...
×اهه..کیتن....این..این خیلی حس خوبی میده...اهههه....
همراه با دستاش خودمم سرمو تکون دادم تا بهتر کارمو انجام بدم.‌‌....
کی به روح بودن اون دوتا اهمیت میداد وقتی توی سکس به این خوبی بودن؟؟؟
تهیونگ با ناله بلند توی دهنم خالی شد ولی دیکشو بیرون نکشید....
×قورتش بدع کیتن...
دوباره با شنیدن صدای دیپش که الان به خاطر کام شدنش خش هم داشت نتونستم نا فرمانی کنم..
تموم کامش و قورت دادمو بعدش اون از دهنم بیرون کشید و لباشو جایگزین کرد.....
بعد از یه بوسه خیس گفت...
×دهن خوشگلت بعد از به فاک رفتن خوشگل تر شده کیتن....
ناله ی خفه ای کردم....
کوک تونسته بود  پروستاتمو پیدا کنه و باعث شده بود من از شدت لذت جیغ بزنم....
تهیونگ سمت کوک رفت و بوسه خیسی رو باهاش شروع کرد‌‌‌....
شنیدن صدای بوسشون به قدری بود که باعث شد من برای بار دوم تو اون روز کام شم...
یکم بعد کوک روی کمر من خالی شد.....
×ددی....
_چی میخوای تایگر..‌...
×میخوام همزمان که جیبوتی رو به فاک میدم به فاکم بدی‌....‌
پیشنهادش باعث خمار تر شدن چشمام شد....
حتی فکر به اینکه  کوبیدن کوک توی تهیونگ باعث برخورد دیک تهیونگ به پروستاتم میشه باعت شد تا دوباره تحریک بشم.....
تهیونگ پشتم قرار گرفت و با یه حرکت واردم شد....
با اینکه همین یکم پیش توسط کوک به فاک رفته بودم اما بازم تنگ شده بودم.....
+اههههه...مس..مستر.....
×اهههه...ددیییی...فاک میییی....‌
با برخورد یه ضربه سنگین بهم روی تخت به جلو پرت شدم....
ضربه های کوک به تهیونگ قدرتمند بودن ته و اونا رو محکم تر به من میزد.....
+اهههه...مستررر...فاکککک..اههه
_اهههها..تایگررر.‌تنگییی‌..فاک..اهه..
×ددییی...همونجا...اهههه....
تهیونگ روم خم شد و با برگردوندن سر من بوسه ای رو شروع کرد.....
به خاطر لذت زیادی که بهم وارد شده بود چشمامو بسته بودمو دهنم باز مونده بود و بزاقم از کنار لبم روان شده بود...
تهیونگ زبونشو توی دهنم چرخود و بعد اونو روی کنار لبم کشید و بزاقم و تمیز کرد...
به خاطر کج بودن سرم تونستم کوکو ببینم که روی ته خم شده و دارع مارکش میکنه....
+اههه....مستر....م..من نزدیکمم......اههههه....
×بیاین...بیاین همه باهم بیایم....اهههه...
_منم..منم نزدیکم....فاککککک....
من ارضا شده بودم و اون دوتا با چند لحظه فاصله از من ....
هر دوتاشون افتاده بودن رو من....
+ل..له...شدم..
بع سختی خودشونو بلند کردن و منو باز کردن....
×این ...خیلی خوب...بود...
تهیونگ با نفس نفس گفت.....
+باورم نمیشه دوتا روح منو به فاک دادن...
_و قراره این کارو تکرار کنن...
+ها؟؟؟
× اگه قرار بود برای یه وان نایت خودمونو بهت نشون بدیم به نظرت ارزششو داشت؟؟؟
_دیگه از دیکه ما خلاصی نداری جیمین...
کم کم اخمم باز شد...
خوب...شاید دوتا روح خیلی بهتر از سکس توی باشه....
شما اینطور فکر نمیکنین؟؟؟؟

پایان...
.........................
فاینالیییی.....فاکینگ هوس ایز تمام....
یه پارت فول اسمات تقدیم با عشق....
انگار یکم با سبک من فرق میکرد ولی خوب این اولین تجربع من توی تریسام بود...
کم و زیاد داشت ببخیشد و بگین کجاها ایراد داشته تا برای کارهای بعد اصلاحشون کنم....
در اخر ووت و کامنت یادتون نره گوگولیای مامان....
دوستون دارم❤
#اترین
...........

های
میخوام‌بخشی از مکالمه ی خودمونو بهتون نشون بدم:
آترین:فاااک اونییی..من تازه متوجه شدم که باید این پارت کامل اسمات باشهه اونم چییی تریساااام حالا چه وَقی بخورم..
اونی: وَق با طعم توت فرنگی:>
(بی مزه ام خودتونید🥺)خب مجبور نیستی همرو الان آپ‌کنی که...
آترین:نههه امشب باید بکنم...
اونی:خب بکن:>
(بایه لبخنده ملیح)
خلاصه تموم کردش..ووتو کامنت بزاریییید حتما..بوس پسه کلتون:>

باتشکر😈

ONE SHOTS OF COUPLESWhere stories live. Discover now