بتا

733 253 134
                                    

فصل دوم

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.


فصل دوم

مادر: تو اخراج شدی!!!...تو چه غلطی کردی؟؟

ییبو با بهت گفت: اخـ..اخراج؟؟....من...من...

____

عقب گرد:

خانم وانگ تلفن ناشناس را جواب داد: الو؟

مدیر: روزتون بخیر...خانم وانگ؟

خانم وانگ: ممنون...بله، شما؟

مدیر: من لی دونگ ووک هستم...مدیر مدرسه ی پسرتون.

خانم وانگ: افتخار دادید جناب لی دونگ...مشکلی پیش اومده؟؟

مدیر: حقیقتا بله مشکلی پیش اومده.

خانم وانگ نگران شد: چه مشکلی؟؟

مدیر: خواستم بهتون اطلاع بدم که وانگ ییبو از فردا اجازه ی ورود به مدرسه رو نداره!

خانم وانگ با متعجب پرسید: اونوقت دقیقا به چه علتی؟؟

مدیر: به خاطر یه کار کاملا غیر اخلاقی!

خانم وانگ از شنیدن این حرف ماتش برد: من...من متوجه نمیشم...مطمئنم اشتباهی شده...منظورتون چیه؟؟

مدیر: هیچ اشتباهی در کار نیست خانم وانگ...پسر شما کار غیر اخلاقی رو در حق یک امگا مرتکب شده!

خانم وانگ : اون...اون چیکار کرده؟؟

مدیر: بهتره اینو از پسرتون بپرسین...بخاطر همین موضوع هم من وانگ ییبو رو از دبیرستانم اخراج کردم...من مدیر هستم و نمیتونم از حقوق دانش آموزام چشم پوشی کنم و موارد غیر اخلاقی رو نادیده بگیرم...در مدرسه ی من آلفاها با امگاها هیچ فرقی با هم ندارن.

خانم وانگ: اون امگا شکایتی کرده؟؟

مدیر: هیچ فرقی نمیکنه کرده باشه یا نه...ولی این من هستم که در قبال اون بچه و خانوادش مسئول هستم.

خانم وانگ: میشه بپرسم اون امگا کیه؟

مدیر: از من خواستن که هویتشو مخفی نگه دارم...و از اون جایی که دلم نمیخواد این اتفاق در جاهای دیگه تکرار بشه این مورد رو در پروندش ذکر کردم...و از شما میخوام که به عنوان مادر پسرتون، اونو بیشتر مدیریت کنین و مراقبش باشین که دفعه ی بعدی وجود نداشته باشه.

 OK (Completed)Where stories live. Discover now