قمار و قراداد

666 219 139
                                    

فصل چهارم

Rất tiếc! Hình ảnh này không tuân theo hướng dẫn nội dung. Để tiếp tục đăng tải, vui lòng xóa hoặc tải lên một hình ảnh khác.

فصل چهارم

نمی توانست فکر بازی پوکر را از سرش خارج کند. حالا که یئونگ حاضر نبود که به او آموزش بدهد، پس خودش باید دست به کار می شد.

خوب چه کمکی بهتر از شبکه ی گسترده ی جهانی بود؟

سیمکارت و گوشی اش را عوض کرده بود تا مبادا کسی بتواند با او تماس بگیرد و یا او را از هر راهی که شده بود پیدا کند.

پس، از آموزش های اینترنت استفاده کرد ولی از آن جایی که پاستور نداشت با مقوای سفید رنگ، برای خودش یک دسته ی کامل کارت درست کرد.

عزمش را جزم کرده بود که نهایت استفاده را از این شرایط ببرد تا بتواند قدمی دیگر به پادشاه بودن نزدیک تر شود.

شک نداشت پول عامل مهمی است که او را به هدفش نزدیک تر می کند.

مگر کاری بهتر، پر بازده تر و سریع تر از قمار وجود داشت؟!

وضعیت مالی یئونگ به حدی عالی و بی نظیر بود که بسیار تحت تاثیر قرار گرفته بود و مصمم شده بود که او هم این کار را بیاموزد!

خدا را شکر می کرد که امریکا محدودیت های آزار دهنده ی چین را ندارد؛ چه برای منابع مطالعات و چه برای بازی ها!

بماند که در این مدت، یئونگ اصلا اوضاع روبراهی نداشت. سردرد هایش امانش را بریده بود و حتی اجازه نمی داد به کار های عادی و روزمره اش برسد.

تنها سرش را میان دستانش می گرفت، از شدت درد می لرزید و قطرات عرق از سر و رویش چکه می کرد. ولی سانگ ذره ای تخفیف قائل نمی شد و شدیدا اصرار داشت که یئونگ آن قرص ها را ترک کند.

تمام مدتی که سر درد به سراغش می آمد سانگ از کنارش تکان نمی خورد و تنها با چهره ای پریشان به چهره ی دردمندی که مدام می لرزید و صدایی از آن خارج نمی شد، نگاه می کرد.

تمام کار های خانه و رسیدگی ها بر عهده ی سانگ بود.

یئونگ می دانست اصرار کردن به سانگ هیچ فایده ای ندارد پس مجبور بود که تسلیم درد های وحشتناکش شود.

به حدی درد می کشید که بالاخره آستانه ی دردش تکمیل و بیهوش می شد.

جان مدام علت حال بد یئونگ را از او می پرسید اما یئونگ تنها خستگی را بهانه می کرد.

 OK (Completed)Nơi câu chuyện tồn tại. Hãy khám phá bây giờ