fucking Art [z.m/l.s]

chapter 26

زین بی توجه به نایل که با اشتیاق دستاشو تو هوا تکون میداد و درمورد ورزش مورد علاقش صحبت میکرد،پرید وسط حرفش.

زین:گلف مزخرف ترین ورزشیه که شناختم.

دست نایل تو هوا خشک شد،الان زین به خودش جرئت داده بود به گلف توهین کنه؟؟اونم در حضور نایل؟؟

نایل:به خودت جرئت بده یکبار دیگه شتی که گفتی رو تکرار کنی تا منم مطمعن بشم بدنتو طوری از هم بپاشونم که برای تجزیه شدنت حتی نیاز به تلاش موریانه ها ام نباشه !

زین:گفتم گلف شته!شت محض!

بلافاصله بعد از تموم شدن جمله‌ی زین،نایل از جاش بلند شد،اما قبل از این که خودشو برسونه به دشمنش،زین ویبراتورو روشن کرد‌.

لیام فقط دلش میخواست گریه کنه،از سر شب هر صحبتی که بین نایل و زین صورت می‌گرفت و زینو عصبی میکرد،سریعن هیتر یا ویبراتور پلاگ لیامو روشن میکرد.

لیام به نایل که رو سینه‌ی زین نشسته بود خیره شد و نالید.

لیام:نای..لطفن بسه.

نایل بی توجه به درخواست لیام چشماشو دوخت به چشمای خندون زین،طوری که دستشو گذاشته بود زیر سرش و با تفریح بهش خیره شده بود عصبیش میکرد.
یقشو گرفت تو دستش و رو بهش غرید.

نایل:من مطمعنم تو انقدر گشادی که حتی یه بارم پاتو تو زمین گلف نزاشتی،فقط بلدی کصشر تفت بدی.احمقِ گلف ستیز!

زین خندش گرفته بود.
اون پسر الان نشسته بود رو سینش،یقشو تو مشتش گرفته بود و با این لحن جدی از گلف دفاع میکرد؟؟چرا اینا اینجوری بودن؟

نایل:به چی میخندی مرتیکه؟؟؟؟؟توش باشه بخندیییی.حرفتو پس بگیر،بگو گوه خوردم.

لیام دیگه طاقت نداشت،میدونست اگه این بحث ادامه پیدا کنه،تنها کسی که ضرر می‌کنه خودشه!
ویبراتور خیلی قابل تحمل تر از هیتر بود...

لیام:آخخخخخخخخ فاااااااککککککک

با فریاد لیام توجه همه بهش جلب شد.

لویی:لی؟؟چیشده؟خوبی!؟

لیام:دلم... دلم درد میکنهههه

نایل با نگرانی یقه‌ی زینو رها کرد و از روش بلند شد.

نایل:وات دا فاک!حتمن بخاطر اون غذای مزخرفه.بهتون گفتم فست فود نه!

خودشو رسوند به لیام و جلوی پاش زانو زد..
چشمای پسر پر از اشک‌ بود و محکم پاهاشو به هم فشار میداد..

تصور بقیه این بود که لیام از شدت درد پاشو به هم فشار میده و گریش گرفته،و حقیقت این بود که لیام امشب بارها تا مرز ارضا شدن رفته بود،اما ارضا نشده بود و حالا از شدت نیاز داشت به خودش می‌پیچید.
و قطعن کسی قرار نبود دیک هاردشو ببینه!