chapter 47

4.9K 626 2.1K
                                    

لیام:هری من استرس دارم.

هری ناخن انگشت سومشم با لاک کاور کرد و نیم نگاهی به لیام انداخت.

هری: دوست داشتم میتونستم بهت حرفای انگیزشی بزنم و اینطور نشون بدم که همه چی عالیه؛ اما لیو بهم گفته نباید تظاهر به چیزی کنم که نیست. پس باید بگم که... منمممم استرس دارممممممممم.

هری گفت و سرشو به بازوی لیامی که درست کنارش نشسته بود تکیه داد.
لیام دستشو دور شونه‌ی هری حلقه کرد و اونو بیشتر به خودش فشرد.

لیام: ولی نباید اینطوری باشه. همیشه تو دلداریم می‌دادی هز من بلد نیستممممم.

هری حینی که ناخنشو فوت میکرد لیامو‌ مخاطب قرار داد.

هری: قرار نیست کاری کنی احمق،فقط از این به بعد باهم استرس داریم. به نظرم اینطوری حتی بهتره، تو اینطور فکر نمیکنی!؟

لیام لبشو داد جلو و به انگشت لاک خورده‌ی هری خیره شد.

لیام: منم لاک می‌خوام.

هری: دوتا از انگشتام مونده، انگشتای پامم مونده. اونارو تموم کنم واست میزنم، توام میتونی بری تو اتاق از بین لاکام رنگی که میخوایو انتخاب کنی.

لیام یکم اخم کرد و با تکون دادن شونش باعث شد هری سرشو برداره.

لیام: احمق تو قراره کفش بپوشی، حتمن باید به پاتم لاک بزنی؟؟ پات مهم تر از منه؟! اصلن تو واسه چی میری پیش لیو؟ میری تا یاد بگیری چطور یه دیک خودخواه باشی؟

هری فرچه‌ی آغشته به رنگ مشکی رو روی انگشت بعدیش کشید.

هری: لیام من تو تمام سال های دوستیمون هیچوقت نگاه جنسی بهت نداشتم ولی داری باعث میشی به کردنت فکر کنم، اونم از نوع خشنش! پاشو برو لاک انتخاب کننننن.

لیام خواست جواب هری رو بده اما صدای زنگ در مانعش شد،از جا بلند شد و با نشون دادن فاک به هری ای که حتی نگاهش نمی‌کرد سمت در رفت.

لیام:لیوه

گفت و درو به روی دختر باز کرد.
هری لبخند شیرینی زد و آخرین ناخنشم با لاک کاور کرد.

کمتر از یک دقیقه بعد، لیو وارد خونه شد.

لیو:هییییی ببینید کی اینجاستتت. عشقتون اومدهههه

هری خندید و از جاش بلند شد تا لیو رو در آغوش بکشه.

لیام:عیشقیتین ایمیدی

لیام ادای لیو رو در آورد و درو محکم پشت سرش کوبید.

لیو بوسه‌ای رو گونه‌ی هری کاشت و فورن نگاهشو به لیام خشمگین دوخت.
با قدم های بلند خودشو به لیام رسوند و محکم در آغوش کشیدش،بی توجه به این که لیام دستاشو کنار بدنش نگهداشته.

fucking Art [z.m/l.s]Where stories live. Discover now