fucking art

5.6K 655 2.1K
                                    

کمربنداتونو سفت ببندید!

______________

لیام تلفنو برداشت و تماس رو با سارا برقرار کرد.

سارا:بله رئیس.

لیام:به جناب استایلز و آقای تاملینسون اطلاع بده که تا ده دقیقه‌ی دیگه بیان به اتاق من.

سارا:بله قربان.

تماس رو قطع کرد و نگاهشو به زینی داد که کاملن ریلکس روی کاناپه لم داده بود.

لیام:میشه بپرسم چرا هیجان زده نیستی؟؟؟من به جای تو دارم از هیجان و استرس پاره میشم.

زین:درمورد هیجان،معلومه که هیجان زده ام لیام،برای این پروژه زمان زیادی صرف کردم و الان قراره نتیجشو ببینم!اما درمورد استرس،میشه بهم بگی دقیقن درمورد چه چیزی نگرانی؟

لیام:زین این ریسکی ترین تصمیم من در تمام زندگیمه!من هیچوقت از یه خط صاف خارج نشده بودم،طبیعیه که برای شنیدن نظرات بقیه نگران باشم.علاوه بر آرتور و تیمش آدمای دیگه‌ای هم توی جلسه‌ی امروز هستن،قبلنم بهت گفته بودم شرکت من مورد غضب خیلیاست.

زین:طرح ما ایرادی نداره.

لیام:میدونم،تو رسمن ترکوندی و من قرار نیست به کسی اجازه بدم کوچکترین کصشری درمورد طرحت بگه،اما نمیتونم جلوی استرسمو بگیرم.

زین لبخند عمیقی زد.

زین:بیا اینجا.

گفت و با کف دستش روی پاش کوبید.

لیام از پشت میز بلند شد و با اخمای درهمش سمت زین رفت.
پاهاشو دو طرف بدن زین گذاشت و خودشو تو آغوش مردش رها کرد.

زین دستشو پشت کمر لیام کشید و مشغول نوازشش شد.

زین:خرسکِ شکلاتیِ من نگرانه؟

سر لیام دقیقن تو گردن زین بود و نفس های گرمش پوست مرد رو میسوزوند.

لیام:اوهوم.

زین دستشو برد پشت گردن لیام و فشار کمی بهش وارد کرد.

زین:میدونی حتی کنترل احساساتتم دست منه،مگه نه؟

لیام نالید

لیام:بله آقا.

زین دست دیگشو روی باسن لیام گذاشت.

زین:حرفایی که الان بهت میگم توصیه نیستن،خوب بهم گوش کن،بعد از شنیدن هر جمله از طرف من،اون جمله برای تو تبدیل به یه باور میشه،فهمیدی؟؟

لیام:بله..ارباب.

زین بوسه‌ی خیسی روی گردن نرم و خوش بوی پسر نشوند.

زین:تو بی نظیر ترین فردِ ممکن در نوع خودتی!اونقدر فوق العاده ای که هیچ فاکینگ منتقدی نمیتونه کوچکترین ایرادی ازت بگیره.تصمیمی که درمورد پروژه‌ی دارک شید گرفتی بهترین تصمیم ممکن بود و تو از بهترین روش ممکن انجامش دادی!تو جلسه‌ی امروز هر حمله‌ای که به بنا و یا تو بشه،صرفن از روی حسادت و کار نابلدیه،چون تو میدونی که ما بارها همه چیز رو با استاندارد های جهانی چک کردیم و از بی نقص بودنش مطمعنیم.پس...

fucking Art [z.m/l.s]Where stories live. Discover now