توی قلمرو جن ها به دور از هم همه های جنیان دومین عفریتی که مُهر جانشینی رو از آن خودش داشت با قدم های آروم داشت به سمت جنگل متروک میرفت ..
حلقه چشم ماری رو که از یک ماه پیش با خودش داشت و بر خلاف حرف کای که گفته بود اونو بسوزونه نگهش داشته بود رو از جیبش بیرون کشید و با لبخند بهش نگاه کرد..
شنیده بود که این حلقه باعث شانس و جذب کردن اطرافیانت بهت میشه.. اونوقت اون عفریت بی کله بهش گفته بود که اونو بسوزونه!...
با لبخند دستی روی مهره حلقه کشید و اونو توی یه جعبه چوبی گذاشت و خواست اونو توی حفره ای که توی درختی که روبروش ایستاده بود جا کنه اما تا دستشو توی حفره فرو برد چیزی مثل دست دور ساعدش پیچیده شد و باعث شد تائو دستشو محکم ازون حفره بیرون بکشه و با وحشت به اون درخت خیره بشه...
همون لحظه هاله ای روح مانند از جسم درخت بیرون اومد و در حالی که جسمش تیره تر میشد از دید تائو واضح شد و اون شخص چشمهای خاکستری کشیده اش رو بهش داد...
تائو خیره به جن هیکلی ای که جلوش ایستاده بود و با نگاه خاکستریش اونو رصد میکرد قدمی به عقب برداشت...
جن با گستاخی نگاهی به سر تا پای تائو انداخت و بعد تعظیم کوتاهی کرد و با صدای بمش لب زد….
-اینجا چکار میکنید سرورم...
تائو نگاهی به جعبه حلقه که حالا توی دست های بزرگ اون جن بود کرد و بعد سرشو بالا داد و در حالی که شاکی دستشو جلو میاورد لب زد..
+به یه جن محافظ ربطی نداره من کجام و چکار میکنم... زود اون جعبه رو پس بده...
تائو در حالی که به این فکر میکرد که چطور نتونسته حضور این جن رو حس کنه با چشمهای ریز شده و منتظر به فیس اون جن خیره شد...
جن چشم های خاکستریشو به جعبه داد و در حالی که بی توجه به چشم های درشت شده تائو در جعبه رو باز میکرد و با اخم به اون حلقه خیره میشد لب زد...
-یه حلقه نفرین شده که بوی خوناشام میده...
حلقه رو توی دستش بالا آورد و به چشمهای سبز تائو خیره شد و ادامه داد...
-جالبه ولی با عرض پوزش باید مصادره اش کنم...
جن اینو گفت و خواست حلقه رو از توی دستهاش محو کنه اما دست های تائو جلو اومد و محکم دست جن رو گرفت....
+پسش بده لعنتی.... الان داری از دستورم سر پیچی میکنی عوضی!..
جن بی توجه به حرف تائو دستشو بالا گرفت و باعث شد تائو به سمتش هل بخوره...
تائو اخمی کرد و نگاهشو به چشمهای خاکسری جن داد..
+درک میکنم از جونت سیر شدی ولی این دیگه خیلی زیاده رویه..
![](https://img.wattpad.com/cover/222001580-288-k205688.jpg)
أنت تقرأ
⚜️Hybrid-Rose from the gave⚜️
الخيال (فانتازيا)⚜️خلاصه:به دنبال اتفاقات فصل 1 گروه اتحادی که برای فهمیدن رمز و راز های پشت دفترچه کهنه شکل داده بودن بعد از 6 سال تکاپو برای از بین بردن عامل عذاب هاشون حالا در آرامشی عجیب به سر میبرد.. آرامشی که مثل آلارم و آژیر خطری بهشون اخطار میداد... اخطار م...