⚜️Part 17⚜️

359 120 2
                                    

کای نگاهی به کیونگ سویی که مضطرب روی صندلی نشسته بود و دست هاشو روی زانو هاش مشت کره بود، کرد و لبخندی به چشمهای نگرانش زد و همونطور که ارنجشو روی میز میگذاشت و فکشو به مشتش تکیه میداد لب زد.....

-شبیه تازه عروسایی هستی که برای اولین بار دارن پدرو مادر داماد رو میبینن..

کیونگ اخمی کرد و دست از کندن پوست لبش برداشت...

+نمیتونم آروم باشم...

-چرا هنوزم میترسی..

کیونگ سری به نشونه منفی تکون داد و لب زد....

+فقط نگران اینم که اونا ازم خوششون نیاد...

-دست بردار... این سال دومیه که داریم با هم زندگی میکنیم... به علاوه خودت که اونارو توی عروسی یونا ملاقات کردی.. اونا ازت خوششون میاد....

+ولی بازم این اولین ملاقات رسمیمونه و...

خواست چیزی بگه که با باز شدن در اتاق vip ای که توش بودن حرفش نا تمام موند و نگاه نگرانش سمت در چرخید و به سرعت از جاش بلند شد...

نمیدونست چرا.. نمیدونست ولی قلبش به شدت داشت تند میزد و هر بار که اون دو شخص نزدیک تر میشدن، این موضوع که این اولین ملاقات رسمی کیونگ با خانواده کای هست رو بیشتر به رخش میکشید و کاری میکرد که قلبش از سینه اش بیرون بیوفته...

کای با وارد شدن پدر و مادرش از جاش بلند شد و کیونگ هم دنبالش بلند شد  و از پشت میز بیرون اومد...

کیونگ با چرخیدن نگاه مادر کای سمتش تا کمر خم شد و سلام کرد و باعث شد لبهای مادر کای به لبخند بازی باز شه..

مادر کای جلو اومد و کمی برای دیدن صورت کیونگ خم شد و لب زد...

-اوه.. تو از نزدیک خیلی بهتر به نظر میای...

کای نیم نگاهی به کیونگ که خشک شده در حالت تعظیم باقی مونده بود کرد و با خنده سمت مادرش رفت و درحالی که صندلی رو برای مادرش عقب میکشید لب زد..

+بهتره اول بشینید...

مادر کای سری تکون داد و کنار همسرش که داشت اطرافو نگاه میکرد نشست و با نگاهش کای و کیونگ رو که هر دو درحال نشستن بودن رو دنبال کرد...

پدر کای اطرافو نگاه کرد و بی توجه به جو جمع زیر لب خطاب به زنش لب زد...

~میتونستیم اینکارو توی عمارت کنیم...

-اه اینقدر غر نزن مرد... همیشه دوست داشتم بیام همچین جایی...

کای در حالی که از زیر میز انگشتهاشو بین انگشتهای کیونگ میبرد و محکم دستشو توی دستهاش میگرفت، زنگ روی میزو زد...

مدتی طول نکشید که گارسون وارد اتاق شد و سفارش غذاشون رو گرفت و بار دیگه سکوت بینشون رو فرا گرفت... ‌

⚜️Hybrid-Rose from the gave⚜️Where stories live. Discover now