🍏PART NINETEEN🍏

768 259 142
                                    


+نمیدونی این ملاقات برای چیه ؟

سوزی در حال تایپ پیامکی بود که با این حرف رییسش، سرش رو بالا آورد:

-واقعا نمیدونم. مادربزرگتون گفتن یه سوپرایزه. معاون کیم نوه نامشروع هشتمین رییس جمهور کره بوده. شایعاتی وجود داره که پسرشون جانشین بعدی وزیر ارتباطات. تنها دخترش با یه افسر ساده به اسم وو تان ازدواج کرده که به شدت دنبال اینه فساد های پدرزنش رو، رو کنه . به خاطر همین سنگ اندازی هاش، هیچ وقت ترفیع دریافت نکرده .

لو جلوی آسانسور ایستاد و سوزی دکمه رو فشرد. گوشیش رو سمت رییسش گرفت و عکسی رو نشونش داد.

-تازگی ها گی بار های زیادی رو تاسیس کرده . مالکیتشون رو به افراد یتیم و بی سپرست یا افراد بی خانمان داده تا بتونه اداره مالیات رو دور بزنه . از سرمایه گذار های دستگاه های شبیه ساز رحم، سری جدیده که حدود بیست درصد از سهام این بخش رو خریده.

آسانسور توی طبقه مورد نظر متوقف شد و موزیک ملایمی که پخش میشد، قطع شد . لو دکمه کتش رو بست و پرسید :

+دست خالی که نمیرم اونجا ؟

-خیالتون راحت قربان .

+امیدوارم اون پیرزن سوپرایز خوبی رو برام آماده کرده باشه!

قرار بود امروز برگرده و سهون به خونشون بیاد . شب، یه استیک آبدار با یکی از شراب های گرون قیمتش رو بخورند و سهون گفت خودش میتونه برای های یون پیتزای خونگی آماده کنه؛ بعد از اینکه با های یون کارتون دیدند و دخترش به خواب رفت یه شب رو هم توی تخت خودش با دوست پسرش بگذرونه. دوست داشت هر چه زودتر این ملاقات تموم بشه. به هیچ وجه نمیخواست امشب رو از دست بده . سوزی کارت طلایی رنگی رو روبه روی قفل در گرفت و در با صدای کوتاهی باز شد .

-من همینجا منتظر میمونم قربان .

+خیلی خوب .

برادرهای لو از بادیگارد ها و راننده و خاص ترین ماشین ها که گاها ضدگلوله هم بود، استفاده میکردند. این برای همه عجیب بود که چطور رهبر بعدی پک بدون هیچ محافظ یا حتی راننده ای رفت و آمد میکنه. همه فکر میکردند چون شبیه یه ربات برای خانواده ی وانگ، کسی بهش اهمیتی نمیده.

هیچ کس نمیتونست بفهمه تو سر لوهان چی میگذره. اون ترجیح میداد همه بهش به چشم دستگاه پول چاپ کن خاندان وانگ نگاه کنن؛ یه چیزی شبیه عروسک خیمه شب بازی . هیچ کس نمیدونست دستی که داره لو رو تکون میده در واقع خودشه. هر بار که لو سوییچ ماشینش رو به نگهبان میداد تا پارکش کنه و بعد منتظر تحویل ماشین میموند، یه ماشین مشابه با پلاک قبلی در اختیارش میذاشتن تا از امنیت خودروی لو مطمئن باشن. بادیگارهای لو تحت نظرات مستقیم خودش توی آمریکا آموزش داده شدن. قبل از وردش به هر جایی سوزی از امنیت اون منطقه مطمئن میشد. الان هم سوزی دوربین های هتل رو هک کرده بود و به نظر میرسید توی آیپدش داره برنامه کاری رییسش رو مرتب میکنه ولی حواسش به دوربین ها بود.

Dance On My Broken WingsWhere stories live. Discover now