part 7 maybe.. a kiss?

4.7K 792 327
                                    

دست جونگ کوک دور کمر جفتش بود
و گونه هاش به سرخی گیلاس

هردوشون قدم های سریع و آهسته ای رو کنار هم بر میداشتن

هر بار که میچرخیدن، قلب هردوشون به لرزه درمیومد

قدم ها نبودن که رد و بدل میشدن

احساسات بودن!

به چشم های همدیگه خیره بودن
ذهنشون خالی از هرگونه فکر اضافی

فقط و فقط احساسات..

تهیونگ لباشو از هم باز کرد:
+بعد این دوباره چرخشه

جونگ کوک سریع به خودش اومد
_اوهوم میدونم

+انگار حواست جای دیگه ای بود

جونگ کوک با خودش فکر کرد:
حواسم هیچ جایی نیست
دقیقا همین جاست
پیش تو..

جونگ کوک کمر تهیونگ رو آروم نوازش کرد

پیراهن مشکی فابریک خیلی بهش میومد
انقدر نازک بود که میتونست پوست تهیونگ رو روی کف دستش احساس کنه

تهیونگ نوازش جونگ کوک رو احساس کرد
انقدر ملایم و آروم بود که تهیونگ محو احساسش شد

اولین بار بود از لمس شدن توسط یه آلفا چندشش نشده بود

به چشمای جونگ کوک خیره بود
موهای تیره جونگ کوک زیبایی چشماش رو ده برابر کرده بودن

تار مویی نزدیک چشم جونگ کوک بود و تهیونگ اون رو مزاحم دید
میخواست چشمای آلفاش رو واضح تر ببینه

جونگ کوک با کنار رفتن مو کنار چشمش توسط تهیونگ کمی جا خورد

انگشتای تهیونگ پیشونی جونگ کوک رو نوازش کرد

ولی بر خلاف تصور..

جونگ کوک هول شد
حق داشت
کار غیر منتظره ای بود

قدمی که باید بر میداشت رو فراموش کرد و باعث شد پاش لای پای ته پیچ بخوره

ته یقه جونگ کوک رو گرفت که نیوفته ولی..
فایده نداشت

دکمه های جونگ کوک یکی یکی باز شدن و تهیونگ پخش زمین شد

_ته حالت خوبه؟!

تهیونگ با عصبانیت داد زد:
+یعنی چی حالت خوبه؟ حواست کجاست!؟ یعنی هر قدمی که قراره برداری رو باید یکی یکی بهت بگم؟!

جونگ کوک در جوابش گفت:
_مگه تقصیر منه؟ تو بودی که الکی دست میزنی به صورت بقیه

+اون وقت اون‌ کی بود که کمر منو با عشوه ناز میکرد؟ ها؟ اون مشکلی نداره؟

_کی کمرتو ناز میکرد؟

+اجدادت!

تهیونگ ساکت شد و جونگ کوک هم دیگه چیزی نگفت

FUCK YOU Where stories live. Discover now