❥ 𝖢𝗁𝖺𝗉𝗍𝖾𝗋 2

245 87 10
                                    

نفهمید کی خوابش برد اما با شنیدن صدایی بیدار شد، کمی اطراف رو نگاه کرد و با بررسی موقعیت و فهمیدن اینکه همین الان قراره در اتاق آقای پارک باز بشه به سرعت دوباره چشماش رو بست و خودش رو به خواب زد.

با وجود صداهایی که شنیده بود به هیچ عنوان آمادگی و جرأت روبه‌روشدن با آقای پارک رو نداشت، اگه هنوز هم عصبانی بود شاید بکهیون رو هم کتک میزد!

با استرس چشماش رو بسته بود و به صداهای اطرافش دقت میکرد، با دنبال کردن صدای قدم‌ها متوجه شد که اون دو به در ورودی رسیدن، با صدا و لحن قاطع چانیول که خیلی ناگهانی جمله‌ای رو گفت، وحشت‌زده توی خودش جمع شد.

- دیگه نمیخوامت مینگی... زیادی پرسروصدایی.

+ چ...چی؟

مینگی شوکه به چهره‌ی بی‌تفاوت چانیول خیره شد، هنوز ده دقیقه از سکس هاتشون نمیگذشت و مینگی حتی نمیتونست درست راه بره، چطور دقیقا ده دقیقه بعدش همچین چیزی میشنید؟

با جواب رک و چهره‌ی سرد چانیول نفسش رو توی سینه حبس کرد، دهنش باز مونده بود و نمیدونست باید چی بگه.

- به کسی که زیرم تقلا میکنه و مدام ازم میخواد مراعاتشو بکنم نیازی ندارم، از اولم میدونستم مناسبم نیستی.

+ و...ولی من که این بار خوب بودم حتی اعتراض نکردم چطور میتونی همچین حرفی بزنی وقتی به‌خاطرت حتی نمیتونم درست راه برم؟

- تمومش کن... مشکل دقیقا همینجاست، به خودت نگاه کن! با این وضعت حالمو بهم میزنی.

با بی‌رحمی توی صورت دختر که هاله‌ی سیاهی اطرافش رو گرفته بود گفت و در رو باز کرد.

صدای باز شدن در توی فضای ساکت خونه پیچید و مینگی این بار کنترلش رو از دست داد و با گریه به بازوش چنگ زد.

+ اوپا... من واقعا دوست دارم... لطفا... قول میدم بهتر شم، همون طوری بشم که تو میخوای هوم؟

چانیول کلافه دست دختر رو از بازوش جدا کرد و توی صورتش خم شد و با پوزخند آزاردهنده و همیشگیش گفت:

- داری به‌خاطر اینکه زیرم باشی التماس میکنی؟ ببین چقدر رقت‌انگیزی... مطمئناً یه هرزه که به‌خاطر دیکم گریه کنه هیچ‌وقت ارزشی برام نداره، در ضمن... میدونی از اینکه چیزی رو دوبار بگم متنفرم پس گمشو.

بعد از بیرون رفتن مینگی چند ثانیه‌ای سر جاش ایستاد و انگار تازه چیزی یادش افتاده باشه سمت جایی که بکهیون بود، رفت.

از قصد مینگی رو اذیت کرده بود که صدای ناله‌های بلندش به گوش پسر کوچولوی سکسی رویِ کاناپه‌ش برسه!

منتظر یه چهره‌ی وحشت‌زده و یا چشمای خمار و پرنیازش بود، قطعا با ناله‌های سکسی مینگی برای پسر درحال بلوغ رویِ کاناپه اتفاقاتی میفتاد!

Hey Little You Got Me Fucked Up[ Season 1]Nơi câu chuyện tồn tại. Hãy khám phá bây giờ