Part 31

403 66 86
                                    


-جئون جونگ‌کوک!

تهیونگ با صدای بلندی اسمش رو فریاد زد.

چشم‌هاش با تعجب گشاد شدند و قاشق پر بین انگشت‌هاش، میون میز و دهانش در هوا معلق موند.

جونگ‌کوک با هیونگ‌هاش در حال خوردن صبحانه بود و جیمین و تهیونگ در حال آماده شدن بودند.

یونگی با شنیدن لحن تهیونگ که از صدای بمش استفاده کرده بود، ابرویی بالا انداخت و همزمان با گذاشتن قاشق برنج در دهانش زمزمه کرد:

-قدرت صداش رو دوست دارم، باید گام آهنگ‌ها رو براش بالاتر ببرم.

جین خنده‌ی بلندی کرد و با صدایی که به گوش تهیونگ برسه، فریاد زد:

-تهیونگا، اگر می‌دونستی چی شده هیچ‌وقت اونقدر بلند فریاد نمی‌زدی.

یونگی لبخند محوی زد و مشغول خوردن بقیه‌ی محتوای کاسه‌اش شد.

جونگ‌کوک که تا به الان فریاد تهیونگ رو نادیده گرفته بود، بعد از خوردن آخرین دونه‌های برنج چسبیده به کاسه‌ی سفالی سبز تیره‌ش، با تعظیمی از جین تشکر کرد و با قدم‌های بلند به طرف اتاق رفت.

در نزد و دستگیره‌ رو چرخوند. ساعت هشت صبح بود، نور آفتاب، اتاق رو کاملاً روشن و گرم کرده بود. سرمای زمستون و احساس گرمای دل‌پذیر خورشید، چیزی بود که این روزها بهش عادت کرده بود.

کف پای برهنه‌ش رو روی پارکت سرد اتاق گذاشت و داخل شد. باید جوراب می‌پوشید، سرمای کره شوخی بردار نبود، ممکن بود استخون‌هاش درد بگیره و برای تمریناتش مشکل به‌وجود بیاره.

با وارد شدنش به اتاق، دو پسر رو جلوی آیینه دید.

تهیونگ با اخم بهش زل زده بود و جیمین با بالا انداختن چشم و ابروش و لب‌هایی که برای کنترل خنده‌ش جمع شده بود، بهش هشدار می‌داد.

خب، اون کاری نکرده بود. البته اگر از بخشی که فریاد‌های تهیونگ رو برای بیست‌بار نادیده گرفته بود، چشم پوشی کنیم، اون واقعاً بی‌تقصیر بود.
گرسنه‌ش بود و نمی‌تونست برای انجام هیچ‌کاری به اتاق برگرده.

هودیش رو که تهیونگ انتخاب کرده بود از روی تخت برداشت و همراه شلوار جین مشکیش پوشید‌. به سمت آیینه رفت و با نیم‌نگاهی به تهیونگ، خودش رو مشغول مرتب کردن موهایی که با پوشیدن هودی بهم ریخته بود و به هوا رفته بود، نشون داد.

تهیونگ برگشت و مستقیم به نیم رخ پسر نگاه کرد:

-خیلی وقته ندیدمت جئون جونگ‌کوک!

با حرص گفت و روی حرف ج از اسمش پافشاری کرد.

جونگ‌کوک پوزخندی زد و با چشم‌های مظلوم، نگاهش رو به تهیونگ داد.

𝐅𝐎𝐑𝐁𝐈𝐃𝐃𝐄𝐍 ᵏᵒᵒᵏᵛ/ᵛᵏᵒᵒᵏWhere stories live. Discover now