Part 3

193 64 3
                                    

یه توضیح در مورد ژانر داستان بدم. عزیزان من خیلی از زمان قدیم کره (کره سنتی) خبر ندارم برای همین با توجه به این که داستانم هم فانتزیه تصمیم گرفتم نوع پوشش و مرتبه های توی قصر و... رو به حالت دربار انگلیسی و فرانسه بنویسم و باز به

خاطر اینکه اطلاعتم خیلی زیاد نیست ممکنه یه سری اشتباه ها باشه.


فردا صبح بکهیون میون تخت های بزرگ و ملحفه های خوشبو با صدای ملایم خدمتکاری که اسمشو می‌گفت از خواب بیدار شد.

با اینکه وضع مالی خونواده ی خودش هم خوب بود ولی اینقدری نبود که همچین تخت خواب و اتاقی داشته باشه، لبخند زد. همه چیز خیلی خوب و رویایی بود.

خدمتکار دوباره اسمشو گفت و بکهیون بالاخره رضایت به باز کردن چشم هاش داد.

ظرف سفید رنگی که درونش آب بود برای شست و شوی دست و صورتش روی میز پایه کوتاهی که بکهیون مطمئن بود قبلا وجود نداشت گذاشته شده بود.

از اینکه یه نفر دیگه برای شستن دست و صورتش بهش کمک کنه خوشش نمیومد برای همین برخلاف رسم و قانونی که وجود داشت خدمتکار بیچاره که حسابی از رفتار سرخوش و دوستانه ی ارباب جدیدش شوکه شده بود رو بیرون کرد.

دست و صورتشو شست و از کمد لباسی یه پیراهن سفید و شلوار مشکی برداشت و تن کرد.

اینم یکی دیگه از چیزهایی که از نظرش خیلی خسته کننده بود. لباسهای رسمی و همگی مشکی و سفید...احتمالا باید حالا حالاها همینها رو می‌پوشید. شاید بعدا می‌تونست شاهزاده رو راضی کنه تا اجازه ی پوشیدن لباسهایی با رنگهای دیگه رو بهش بده.

از در اتاق بیرون رفت و توی راهرو قبل اینکه خدمتکار شبیه موش دنبال پنیر پشت سرش بیاد گفت:

-خودم میرم ممنون.

-ولی عالیجناب راه...

-خودم راهو بلدم. از دیشب توی ذهنم مونده. فقط بهم بگو سالن غذاخوری کدام سمته.

وقتی رسید، شاهزاده رو با لباس رسمی سفید که سردوشتی های طلایی داشت نشسته روی صندلی بالای میز دید.

لبخند زد و کمی خم شد:

-صبحتون بخیر.

چانیول با چهره ی گشاده جوابشو داد:

-صبح شما هم بخیر.

بکهیون بدون اینکه به رسم و یا چیزی اهمیت بده، صندلی که نزدیک چانیول می‌شد رو بیرون کشید و نشست

چانیول شوکه چشم هاش درشت شد و بکهیون خندید:

-من عادت به تشریفات ندارم و جز منو شما هم که کسی اینجا نیست.

چانیول شوکه سرشو تکون داد...نمی‌دونست چرا ولی برابر پسر رو به روش نمی‌تونست زیاد سخت گیر باشه. در واقع اصلا نمی‌تونست باشه!

Prince's wifeWhere stories live. Discover now