Part 8

135 43 1
                                    

سهون وحشت زده نگاهی به چانیول انداخت و بعد قبل اینکه بتونه چیزی به بکهیون بگه دوباره صدای یی فان به گوش رسید:

-یک داوطلب می‌خوام که روی صحنه بیاد.

دوباره سروصدا بلند شد و بعد دست های زیادی به سمت بالا رفت. یی فان از دختر جوونی که پیراهن بلند زرشکی با کمربند چرم قهوه ای به تن داشت و موهای طلاییش آزاد شون و قسمتی از کمرشو پوشونده بود خواست تا روی صحنه بیاد. دختر با لبخند شاد و چشم های ترسیده و هیجان زده دستشو به یی فان داد و قدم روی صحنه گذاشت. جادوگر سر تا پای دخترو نگاه کرد و بعد با اشاره دست ازش خواست تا روی صندلی چوبی که کمی قبل پسر دستیار روی صحنه آورده بود بشینه.

نگاه خیرشو به چشم های دختر دوخت و بعد انگشت کشیدش که ناخون بلند ولی تمیزی داشت روی زیر چونه ی دختر گذاشت و سرشو به سمت خودش بالا گرفت:

-چه رازهایی که پس این چشم های به ظاهر مظلوم پنهان شده. اول فکر کردم خیلی شجاعی که روی صحنه اومدی اما الان می‌بینم برای تمسخر من این کارو قبول کردی. چون اعتقادی به جادو نداری و با خودت گفتی اینجا میای و به دروغ یه راز از خودت در میاری تا من نتونم بگمش.

دختر به وضوح جا خورد و سریع خواست جواب بده ولی انگشت جادوگر روی لبهای سرخش نشست و گفت:

-هیسسس، تو اینجا اومدی تا رازت برملا بشه. کسی که صحبت می‌کنه منم.

دستشو از زیر چونه ی دختر برداشت و به سمت جمعیتی که در سکوت و بهت بهش خیره شده بودن برگشت و بعد نگاهش روی صورت ها چرخید و به مَرد سن داری که عینک روی چشم داشت رسید:

-تو پدر این دختری، درسته؟

مرد جا خورد:

-بله، درسته.

-و حدود پنجاه سال داری؟

-بله همینطوره.

-و با دخترت رابطه داری.

دهن همه به تعجب باز شد. عده ای شوکه و با شماتت به مرد خیره شدن و عده ای دیگه سر تکون دادن و در گوش همدیگه گفتن:

-مگه می‌شه؟

-من اون مردو می‌‎‌شناسم، کارگاه نجاری داره، همچین آدمی به نظر نمیاد.

-دختره رو نگاه، چطور سرخ شده.

جادوگر لبخند به لب یکی از دست هاشو بالا برد:

-ساکت باشید. خب، چی می‌گی؟ با دخترت رابطه داری یا نداری؟

مرد عصبانی داد زد:

-این خزعبلات چیه؟ پیرزن خرفت.

-که اینطور...اگه بهت نشونه ای بدم چی؟!

-خفه شو، دخترم بیا پایین، ما از اینجا میریم و به شماها (رو به جمعیت) هم میگم از اینجا برید، این زن چیزی جز یه حیله گر نیست.

Prince's wifeWhere stories live. Discover now