پارت سوم:ماجرای بهترین روش تقلب

3.4K 756 185
                                    

تهیونگ،بساط قابلمه و چاپستیک ها رو جمع کرد و روی یخچال گذاشت.

یونگی:یخچال قراره بشورشون؟؟!

تهیونگ شونه بالا انداخت:

×ظرف غذای نامجون هیونگه!خودش یه کاریش میکنه!

نامجون با چشم های گرد به سمت تهیونگ چرخید:

_نامجون هیونگ کوفتم گیرش نیومد!اون وقت الان شد ظرف غذای من!

جین همونطوری که روی جزوه ش دراز کشیده بود و همچنان، چیزهایی با فونت ریز روی برگه های کوچیک می نوشت،قضیه رو فیصله داد:

+من میشورم بابا!نکشید همدیگه رو!

نامجون چشم غره ای به تهیونگ رفت و از جاش بلند شد:

_خودم میشورم.

و یه چشم غره ی دیگه به نیش باز تهیونگ رفت و قابلمه پر از چاپستیک رو برداشت و از اتاق خارج شد.

جیمین،پتوش رو روی جیهوپی که توو این همه سر و صدا خوابش برده بود کشید و کنار تخت روی زمین نشست و از جین پرسید:

*چی کار داری میکنی هیونگ؟!

جین ثانیه ای سرشو از جزوه بلند کرد تا نگاه عاقل اندر سفیهی به جیمین بندازه:

+معلوم نیست؟!دارم دانشم رو روی سنگ سخت حکاکی میکنم تا برای آیندگان بمونه!

تهیونگ،در حال بالارفتن از نردبون تختش خندید:

×نگو داری تقلب می نویسی؟!

جین:مشکلش چیه؟!

تهیونگ روی تختش نشست و درحالی که جونگکوک رو که روی شکم دراز کشیده و قوس کمر و باسنش خودنمایی میکرد و سرش توو گوشی بود،رو دید می زد ،جواب داد:

×مشکلش اینه که همون ده دیقه ی اول گیر میفتی!
تا حالا تقلب نکردی نه؟این روش مال 100سال پیشه!

جین آهی کشید و شروع کرد تند تند و یه نفس غر زدن:

+تقلب کردم ولی بدبختی اینه که قبلا توو ماشین حسابم می نوشتم ولی توو این امتحان ماشین حساب مجاز نیس!آخه مسخره بازیا چیه!مگه مدرسه ست آخه!

و با اضطراب ادامه داد:میگی چه گلی به سرم بگیرم؟!

تهیونگ،شونه ای بالا انداخت:

×فک نکنم روش من خیلی به کارت بیاد!من معمولا قبل از شروع جلسه میرم و دور از چشم مراقبا والبته بقیه دانشجوهای خود شیرین و حسود،شماره صندلی ها رو عوض میکنم تا کنار یکی که توو اون درس خوبه بشینم و سر جلسه هم چندتا چشمک و غیره!دیگه بستگی به میزان بی شرفی طرف مقابلم داره که دقیقا چه حرکتایی بزنم!

یونگی،سرش رو از لپتاپش بیرون آورد:

::اگه طرف دختر باشه چی؟!

THE ROOMMATES|CompletedWhere stories live. Discover now