جیهوپ،آخرین اسم رو هم روی آخرین تکه کاغذ کوچیک قرعه کشی نوشت:_اینم از "چوی هانا"
تهیونگ چینی به بینی ش انداخت و غر زد:
+این دختره چرا؟ایش!
بعد با لبهایی که غنچه کرده و جلو داده بود تا پروتز لبهای دختره رو نشون بده،نگاه تمسخر آمیزی به جونگکوک انداخت و صداش رو نازک و جیغ جیغی و حرف"ج"رو طور خاصی تلفظ کرد:
+جئون جونگکوک ها؟اسم عجیبیه!
جین که روی تخت یونگی دراز کشیده بود زیرخنده زد:
×واییی!خودشههه!
و نامجون جواب سوال تهیونگ رو داد:
*تصمیم گرفتیم با این شرط بندی یه جورایی انتقاممون رو از یه سریا بگیریم!
تهیونگ خندید:
+شرط میبندم چوی هانا پیشنهاد جیمینه!
جیهوپ انگشت شستش رو بالا آورد و تایید کرد:
_دقیقا!
که در اتاق باز شد و جیمین با انبوهی از لباس وارد شد.
یونگی،که پشت میز نشسته بود، نیشخند زد:
^عه!یه کوه لباس که یه جیمین ازش آویزونه!
جیمین،شکلکی براش درآورد ،"نمک"ی گفت و یه راست سراغ جونگکوک رفت.لباسها رو روی سرش ریخت و شروع به توضیح دادن کرد:
:: به عنوان استایلیستت،پس از تحقیق و بررسی بسیار در مورد استایل موردعلاقه ی اکثر دخترا،مخصوصا این عفریته هایی که ما انتخاب کردیم،به این نتیجه رسیدم که مناسب ترین تیپ در راستای هدف والای مخ زنی،تیپ هنری طوریه!از این مدل پسرای احساساتیه ازدواجی!
یونگی،که برای دیدن مکالمه جونگکوک و جیمین به پشت سر چرخیده بود؛حرفش رو رد کرد:
×اتفاقا استایل جذاب از نظر اکثر دخترا،استایل بد بوی عه!مثلا سر تا پا سیاه!تاریک و مرموز!
جیمین،"نچ"ی گفت و به سمت یونگی راه افتاد:
::چطور میشه عاشق همچین پسری نشد؟
ВЫ ЧИТАЕТЕ
THE ROOMMATES|Completed
Фанфик**پایان یافته در تاریخ ۶ جولای ۲۰۲۲** _ تفاوت یک دوست معمولی و بهترین دوست؟ خب، یک دوست معمولی قبل از ورود در میزنه ولی بهترین دوستت سرش رو میاندازه پایین، میاد تو و یه راست میره سراغ خوراکیهات. امضا: مین یونگی ژانر: دوستانه، رومنس، دانشجویی، کم...