پارت نهم:ماجرای مامی و سایه ی گذشته

3.2K 682 189
                                    

Everywhere we go
We're looking for the sun
Nowhere to grow old
We're always on a run
They say we'll rot in hell
but I don't think we will
They've branded us enough
Outlaws of love

Scars make us who we are
Hearts and homes are broken,broken
Far,we could go so far
With our minds wide open,open

Outlaws of love
Adam Lambert
.......................
جونگکوک،با حس حرکت دست  گرم هانا روی رون پاش که با ملایمت به سمت قسمت هایی که نباید می رفت،معذب وولی خورد و به حرف اومد:

_عااااا..درواقع..این..یعنی..

هانا لبخندی به گونه های گل انداخته و گوش های سرخ پسر زد،فشار ملایمی به رون پاش وارد کرد و دستش رو به آرومی طوری که جونگکوک جدا شدن تک تک انگشتاش رو از رون پاش حس کنه،برداشت:

+تو واقعا همونی هستی که دنبالش بودم!کیوت!

دست جلو برد و گوشه ی لب کوک رو از زیر فشار دندون هاش نجات و ادامه داد:

+به خودت آسیب نزن بیب و منتظر تماسم باش..

بند ظریف کیف کوچکش رو روی شونه انداخت و بلند شد،دستش رو با ملایمت روی شونه ی پسر گذاشت:

+می بینمت

و جونگکوک صدای برخورد پاشنه های کفشش به زمین رو که دور و دور تر می شد،شنید ؛نیشخندی از پیروزی زد که فکری از سرش گذشت:

شاید حق با برادر بزرگش بود،شاید واقعا یه هرزه بود!و این شرط بندی فقط یه بهونه..بهونه برای به چشم تهیونگ اومدن!یه بهونه برای هرزگی..

دستی تو موهایی که جیمین از عمد به هم ریخته و کیوت درست کرده بود،برد و از جا بلند شد؛ صورت حساب رو هانا پرداخت کرده بود،با خودش فکر کرد:

_شوگرمامی!هه..

و از کافه بیرون زد،توی کوچه ی خلوت منتهی به خوابگاه که رسید،سر همه ی افکار مسخره ای که مغزش رو سوراخ می کردند، بلند داد کشید:

_خفه شید!هرزه جد و آباد خودشهههه..خفه شید..

...............................................

تهیونگ،بالش رو روی سرش کوبید و با صدای گرفته ش غر زد:

_اون بی صاحابو خفه کننننن!

هوسوک که در حال چک کردن ترجمه ی نامجون بود، چشم از مانیتور لپتاپش گرفت و به سمت گوشی در حال زنگ خوردن رفت:

+گوشی جونگکوکه!خودش کجاس؟

جین،بدون اینکه چشم از طرز تهیه پاستا بگیره جواب داد:

*حموم..

هوسوک با چشم های گرد آب دهنش رو قورت داد و بلند هوار زد:

+هاناستتتتت!!

و همین کلمه کافی بود،تا همه چشم از کاری که درحال انجامش بودن بگیرن و به هوسوک خیره شن!

THE ROOMMATES|CompletedWhere stories live. Discover now