part 25

309 59 43
                                    



2020_لندن






" آقای زین جواد مالیک شما متهم به اختلاص چند میلیون دلاری هستید لطفا همراه ما بیاید."


افسر پلیس با جدیت گفت و به زین نگاه کرد زینی که با ترس به لیامش چشم دوخته بود.
اصن نمیفهمید... اون حتی تا حالا یه 1 دلاری از کسی نزده اون وقت اختلاص چند میلیون دلاری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
زین همچنان جلوی در ایستاده بود تا اینکه افسر پلیس گفت

" آقای مالیک زودباشید"

لیام جلو اومد و دستپاچه گفت

" اما.....اما اقای پلیس ، زین...
اون حتی زورش به مورچه هم نمیرسه اون خیلی پاکه اونو چه به اختلاص؟"

افسر پلیس با خشکیت تمام گفت

" همه چیز تو اداره پلیس مشخص میشه"

یکم بعد نایلو هانا و دیوید جلو در اومدن و وقتی ماجرا رو  فهمیدن حسابی شوکه شدن چون این انتظارو از زین نداشتن همه میدونستن زین بی گناهه مخصوصن لیام...

"آقای پلیس براش پاپوش دوختن زین یه چیزی بگو خودتم...!"

هانا با بغض گفت زین سرشو پائین انداخت و گفت

" من هیچکاری نکردم..! "

اما افسر پلیس توجهی نکرد و به دستای زین دستبند زد لیام خواست همراهش بره که پلیس جلوشو گرفت و گفت خودشون جدا به اداره پلیس بیان.

بعد از رفتن زین لیام سریع توی خونه رفت و لباساشو عوض کرد دنبال سوئیچ ماشین میگشت ولی پیداش نمیکرد نبود نبود نبود اه.

کلافه دستشو توی موهاش برد و اونارو کشید روی زمین نشست نزدیک بود گریش بگیره.
نایل اومد کنارش نشست و  با لحن آروم شروع کرد به حرف زدن:

" لیام.....هم تو هم من هم هممون میدونیم که زین بی گناهه این پاپوشه نگران نباش اونو خیلی زود درمیاریم از اونجا من یه دوستی دارم که وکیله خودتم میدونی که منم دو ترم وکالت خوندم پس نگران نباش پیگیری میکنیم. جای نگرانی نیست این مسعلرو‌پشت سر میذاریم.."

لیام لبخندی زد و  سریع گفت

" سوئیچ ماشین کوفتیم کجاست؟"

همون موقع هانا اومد و نفس نفس زنان گفت

" توی اتاق زین بود!"

و سوئیچ لیامو دستش داد لیام تشکر کرد و خواست از در بیرون بره که دید هانا و نایلم همراهش دارن میان.
پس گفت

" هی شماها کجا میاین؟ "

نایل پوزخندی زد و گفت

" ببین داداش خیلی زود فراموش میکنی! گفتم که من به عنوان وکیل میام ایشونم میان چون زین مالیک بهترین دوست ایشونه!"

Deathly Hallows [L.S][Z.M] CompletedWhere stories live. Discover now