part 45

302 61 58
                                    



2020_لندن


لویی همونطور که لباشو به گوش هری چسبونده بود کمربند اون پسرو خیلی آروم باز کرد و همزمان با باز کردن کمربند لاله گوش هریو بین لباش گرفت و مشغول بازی آزاردهنده ایی با اون شد ...!

هری که تاحالا تجربه همچین چیزیو نداشت خیلی زود سفت شده بود و اگه لویی به این کارش یعنی بازی کردن با لبه شلوار و باکسر هری ادامه میداد اون پسر خیلی سریع می اومد .

اون تاحالا همچین لذتیو تجربه نکرده بود و میتونست بگه لویی واقعا کاربلده و این برای اولین بار هری خیلی فوق العاده بود!

لویی با شنیدن آهی که غیرعمد از دهن هری بیرون اومد بالاخره دست از بازی کردن با گوش هری برداشت و روی  گوششو بوسه ایی زد و همینطور بوسه هاشو درپیش گرفت..
روی خط فک برجسته هری با بوسه های کوچیکش پر کرد تا به لبای قرمز اون پسر رسید...
لب پائین هریو بین دندوناش گرفت و اونو کشید و در همین بین اونو روی مبل پشت سرش خوابوند و خودش روی هری خیمه زد .

لویی نهایت لذتو میبرد وقتی هریو انقدر اشفته میدید . 
انقد بی قرار و با صورت عرق کردش..صورتی که برق میزد و لوییو شیفته خودش کرده بود!

هری که دید لویی هیچکاری نمیکنه لای چشمای نیمه بازشو باز کرد و دید لویی بهش خیرست...!

نمیدونست و نمیفهمید معنی این نگاها چیه چون داشت از درد میمرد ترجیح  داد اون نگاه شیرین لوییو در نظر نگیره پس با صدایی که از روی درد و بی قراری بود نالید و گفت

" لووو من خیلی درد دارم این درد فاکی برای چیههه؟"

لویی ناخوداگاه خندید وبیشتر روی بدن لخت هری خیمه زد و اروم گفت

" خب این برای اولین بار طبیعیه لاو ... عام...
اون دردی که میگی اینجاست؟"

و از روی شلوار دیک سفت شده هریو لمس کرد.
هری با لمس نچندان نرم لویی به خودش لرزید و از درد و لذت آهی کشید .

لویی نیشخندی زد و دستشو زیر باکسر هری برد و اونو اروم مالش داد..

هری برای یک لحظه از برخورد دست لویی با دیکش نفسش رفت و وقتی تونست اکسیژنو به ریه هاشش برسونه با ته مونده صداش نالید

" لو......بیشتر....."

لویی روی سیب گلوی هری لاوبایتی کاشت و با لحن تاریکش گفت

" بیبی بوی چقدر عجله داری! فعلا بگو ببینم از لائوبایتی که برات درست کردم لذت بردی؟"

هری به لویی نگاه کرد و اروم گفت

" همه حسام قاطی شدن.....
  باهام چیکار کردی لویی ویلیام تامیلسون؟"

لویی خندید و گفت

Deathly Hallows [L.S][Z.M] CompletedDonde viven las historias. Descúbrelo ahora