Chapter Thirty-Nine

647 119 8
                                    


باد سردی میوزید و‌ موهای مشکی رنگ مردجوان که در آغوش اون آرام گرفته بود رو به نرمی نوازش میکرد.

گرمایی که از تن مرد به کمرش ساطع میشد تقریبا اون سرما رو محو تر از قبل میکرد.

حرکت انگشت‌های کشیده‌ی اون که انگشت‌های سرد مومشکی رو‌ نوازش میکردن مثل یه رویا بود؛ رویایی که مدتی میشد تجربه‌اش نکرده بود.

آتش شومینه مقابلشون مدام زبانه میکشید و فضای تاریک خونه رو روشن میساخت.

انعکاس شعله‌های شومینه رو ماگ‌های چای سبز و قهوه‌ی هر دوی اونها به وضوح مشخص بود.

مرد بزرگ‌تر درحالی که بینیش رو درون گودی گردن جونگکوک فرو برده بود، بوسه‌های ریزی به روی پوست لطیف و بلورینش به جا میذاشت و همزمان انگشت‌های کشیده و بلندش که در تضاد با سرمای تن مومشکی بود رو روی ساق دست‌هاش میکشید.

سکوتی که میانشون جریان داشت دلنشین بود، هیچ یک از اون دو نمیخواستن باعث شکستن اون سکوت بشن و فقط تشنه‌ی وجود هم و احساس کردن یک دیگه بودن؛ اما بارانی که با بخشیدن قطراتش به روی شیشه‌های بزرگ خونه و بامش آوای دلنشینش رو درون گوش‌هاشون میپیچید تنها چیزی بود که حواسشون رو از سکوت میانشون پرت میکرد.

جونگکوک توسط بوسه‌ای که روی لاله‌ی گوشش نشست، نفس بریده‌ای کشید و گلوی خشکش رو تر کرد.

سرش رو به سمت مردبزرگ‌تر برگردوند و زمانی که-

چشم‌هاشون به یکدیگه خیره شدن، لبخندی زد.

بازدمش رو به آرامی بیرون فرستاد و در همون حین بالاخره سکوت میانشون رو از بین برد:

- خسته بنظر میای هیون.

مرد متقابلا لبخندی زد و همونطور که چونه‌ی خوش تراش مومشکی رو میان انگشت‌هاش میگرفت، جواب داد:

- تا وقتی تو اینطوری توی بغلمی خسته نمیشم.

مردجوان آهی کشید و به راحتی لرزشی رو درون قلبش احساس کرد.

نگاهش رو به چشم‌های کشیده و مشکی رنگ اون داد و خیره درون نگاهش لب زد:

- میخوام یه سوالی ازت بپرسم.

- جانم؟

دم عمیقی گرفت و همونطور که لب‌هاش رو تر میکرد، نگاهش رو به لب‌های نسبتا کوچیک و درشت جهیون داد و گفت:

- چرا منو دوست داری؟

جهیون با شنیدن اون سوال، همونطور که چونه‌ی اون رو نوازش میکرد با تک خنده‌ی آرامی صدای عمیقش رو لحظه‌ای مهمان گوش‌های جونگکوک کرد و لب زد:

- چرا این سوال رو میپرسی؟

جونگکوک دم عمیقی گرفت و همونطور که به گزیده شدن لب‌های درشت اون میان دندان‌هاش چشم میدوخت، به آرامی جواب داد:

BLUE AND GREY | VKOOKDonde viven las historias. Descúbrelo ahora