دو روز بعد
سهون با چشم هایی بی حس و تاریک به دو مردی که روبه روش ایستاده بودند، خیره شده بود. نامه ای که از سمت وزارت دفاع براش اورده بودند، باز شده و رها شده روی میز به چشم میخورد. نامه ای که امضا و مهرِ وزیر دفاع رو زیرش داشت و سهون رو به وزارت احضار کرده بود.
دم عمیقی کشید. هرچند اون دو مرد تنها برای دادن اون نامه بهش به اونجا نیومده بودند. لب هاش رو بهم زد:
- سرگرد وو مسئول محافظت از سوژه است. بهتر نیست اون رو هم همراه خودتون ببرید؟
مردی که انگار مقامش از دیگری بالاتر بود، جواب داد:
- اختیارات سرگرد وو همینجا تموم میشن. ایشون فقط باید سوژه رو به کره می رسوندند و این کار رو هم کردند. از اینجا به بعد مسئولیت سوژه با ماست... هرچند پایگاه و نیروهای شما باید همچنان در حالت آماده باش، باشند.
چهره ی سهون تاریک تر شد و اخمی بین ابروهاش شکل گرفت. اون چهره ی ترسناک و چشم هایی که با تیرگی بهش نگاه میکردند، باعث شدند مرد به سختی آب دهانش رو ببلعه.
- چرا؟
کوتاه پرسید. و مرد اینبار با دهانی خشک شده لب زد:
- مطمئناً چین به این راحتی بیخیال زندانی فراریش نمیشه. خصوصا که اون پسر اطلاعات مهمی رو در اختیار داره، پس.. به پشتیبانی شما برای مواقع ضروری احتیاج داریم.
سهون سری تکون داد و دست هاش رو روی میز بهم گره زد.
- خیله خب. یه گروه برای این کار جدا و آماده میکنم..
اما مرد سریع مخالفت کرد.
- وزیر دستور دادند خودتون مسئولیتش رو به عهده بگیرید.
و اخم های سهون بیشتر از قبل بهم گره خوردند. اما سعی کرد آروم باشه.
- خیله خب. چیز دیگه ای هم هست؟
مرد سرش رو تکون داد: خیر قربان.
- میتونید برید
دو مرد احترام گذاشتند و به طرف در رفتند. هرچند قبل از اینکه دستشون به دستگیره ی در بخوره، در توسط جونمیون باز شد. جونمیون که از دیدن سرباز های سیاه پوشی که در محوطه ی پایگاه و نزدیک بهداری دیده بود، متعجب بود، با روبه رو شدن با اون دو مرد، چهره اش اخم آلود شد. دو مرد در سکوت به جونمیون احترام گذاشتند و بعد، کاپیتان رو با همسرش تنها گذاشتند. درجه اون دو از جونمیون اندکی بالاتر بود، اما جونمیون قدرتمند تر و مهم تر از اونی بود که بخوان بدون تعظیم کردن بهش، از کنارش بگذرن.
جونمیون در رو بست و قدم های بلندش رو به طرف همسرش هدایت کرد.
- اونا کی بودن؟
YOU ARE READING
•⊱ Captain Oh 2 ⊰• (HunHo)
Action⋅⋅⊰🥀⊱⊰🥀⊱⊰🥀⊱⊰🥀⊱⊰🥀⊱⊰🥀⊱⊰🥀⊱⋅⋅ فن فیکشن Captain Oh فصل دوم کاپل: هونهو، چانبک، کریسهان، کریسلیکس (کریس-فلیکس) ژانر: اکشن، انگست، رمنس، اسمات نویسنده: Dreamer & Choi Andrew "وقتی کارم با اونا تموم شد... برمی‌گردم سراغ تو." اومده بود. "سهون... زندگی...
