پسرک، مرد رو به داخل راه داد. درحالی که چهرهاش هنوز از دلیل حضور اون مرد در خانهاش گیج بود، در رو پشت سرشون بست.
- چه کاری ازم میخوای انجام بدم؟
لئو راهش رو به سمت آشپزخونهی لوهان پیدا کرد و درحالی که در یخچالش به دنبال چیزی برای خوردن میگشت، لب زد:
- میخوام اطلاعات یه نفرو برام در بیاری.- کی؟
لئو سیبی رو برداشت و به دندون گرفت. خیره به چشمهای کنجکاو لوهان، کوتاه جواب داد:
- لی فلیکس.
و موهای لوهان رو بهم ریخت. لوهان با چهرهای که تلاش میکرد جدی باشه دست به سینه شد و کمرش رو به دیوار تکیه داد:
- چی باعث شده فکر کنی من این کارو میکنم؟
لئو گاز بزرگ دیگری به سیبش زد و بعد از بلعیدنش، با لبخند توی صورت لوهان خم شد:
- چون میدونم چقدر از هک کردن خوشت میاد.
و شونهی لوهان رو چسبید و به سمت اتاق خوابش کشیدش.
- خیله خب صحبت کردن کافیه. بیا به کارمون برسیم.
لوهان شونهاش رو از دست لئو آزاد کرد. پشت میز کارش نشست و بعد از روشن کردن سیستمش، اسم مورد نظر رو جستجو کرد. صفحهی سیاه رنگ لپتاپش با اطلاعات مردی با موهایی بلوند و چهرهای نسبتا جدی پر شد.
- این کی هست حالا؟
لئو دستشو پشت صندلی لوهان گذاشت و دست دیگرش رو به لبهی میز تکیه داد. روی صفحهی لپ تاپ خم شد.
- اینش دیگه ربطی به تو نداره بچه فانتوم.
لوهان ایشی کرد.
- بهم نگو فانتوم.
- باشه فانتوم.
سایه با پوزخندی پررنگ گفت و به واکنش لوهان خندید. عقب کشید و بازوهاشو در هم جلوی سینهاش گره زد.
- همینه. میتونی مکانایی که رفته و کسایی که ملاقات کرده رو هم ردیابی کنی؟
- آره.
و بعد تمامی دوربینهای شهر رو برای جستجو به دنبال چهرهی فلیکس تنظیم و برنامهریزی کرد. تک تک مکانهایی که تا الان رفته، و اسم و مشخصات تک تک آدمهایی که تا الان دیدار کرده ذرهذره لیست میشدن. لوهان در حین آپدیت شدن اون لیست، ویدیوهای دوربینهایی که برای یک هفتهی اخیر بودن رو به همراه لئو چک کرد. هرچند چهرهی آروم و بی تفاوتش کمکم با دیدن و شناختن چهرهی مردی که اون رو از دل چین بیرون کشید و نجات داد، تبدیل به علامت سوالی بزرگ شد. بدون توجه به حضور لئو در کنارش، بقیهی فیلمهارو چک کرد. ابروهای کوچکش با دیدن بوسهی اون دو مرد در وسط کوچهای درهم فرو رفت. لبهاش با دیدن دستهایی که در هم قفل بودن و از خانهی مادر کریس بیرون میاومدن، بین دندونهاش گزیده شدن. دستش با دیدن دستی که به دور بازوی مرد عزیزش حلقه شده و شانه به شانهاش از بار بیرون میاومد، کنار کیبوردش مشت شد.
![](https://img.wattpad.com/cover/268449384-288-k171643.jpg)
YOU ARE READING
•⊱ Captain Oh 2 ⊰• (HunHo)
Action⋅⋅⊰🥀⊱⊰🥀⊱⊰🥀⊱⊰🥀⊱⊰🥀⊱⊰🥀⊱⊰🥀⊱⋅⋅ فن فیکشن Captain Oh فصل دوم کاپل: هونهو، چانبک، کریسهان، کریسلیکس (کریس-فلیکس) ژانر: اکشن، انگست، رمنس، اسمات نویسنده: Dreamer & Choi Andrew "وقتی کارم با اونا تموم شد... برمیگردم سراغ تو." اومده بود. "سهون... زندگی...