Ch. 20

302 55 142
                                    

سلام. از بین 90 نفری که فیک رو میخونن و 30 نفری که ووت هم دادن، تنها 6 نفر کامنت گذاشتن.
لطفا اگر از کاپیتان خوشتون میاد و دوست دارید همینطوری پرقدرت ادامه بدیم، لطفا سایلنت ریدر نباشید♡
ممنونم.

————

بعد از خارج شدن از بیمارستان تلفنش رو از توی جیبش بیرون کشید و برای نیکول پیام فرستاد:
- یه لپ تاپ میخوام. غیر قابل ردیابی.

بعد از چند لحظه جواب اومد:
- لپ تاپ دومم هست. جریان چیه؟

جوابش کوتاه بود:
- فلش.

و نیکول جواب داد: موفق باشید.

گوشی رو به داخل جیبش برگردوند. سمت پارکینگ رفت و بعد از برداشتن ماشین از توی پارکینگ سمت پایگاه چانیول رفت. با اون اخمی که داشت، نگهبان پادگان تصمیم گرفت خیلی بازجوییش نکنه که چرا این وقت شب اونجا اومده. وارد پایگاه کوهستانی شد و سمت مقصدش حرکت کرد. به اتاق چانیول که رسید با گیره ی مشکی رنگی که همیشه توی موهاش بود در اتاقش رو باز کرد و وارد شد. سمت میز چانیول رفت و سعی کرد آروم باشه.

این که یادش رفته بود کلید اتاق چانیول رو از بکهیون بگیره باعث شد به خودش تف و لعنت بفرسته. فلش رو پیدا کرد و بعد از بستن کشو، مسیری که اومده بود رو در پیش گرفت. توی راه برگشت به سیف هوس بود. وقتی رسید از ماشین پیاده شد و همونجا ایستاد. سیگاری رو از جیبش بیرون کشید و روشن کرد. دودش رو به هوا فرستاد. قرار شده بود فردا پسری که مادر و خالش اصرار داشتن ملاقات کنه. هیچ حس خاصی نداشت. هیچی... فقط سردرگم بود. سیگار رو زیر پاهاش له کرد. وقتی از بودن فلش توی جیبش مطمئن شد در اول سیف هوس رو باز کرد. در دوم هم با کد باز شد و کریس وارد خونه شد. نیکول روی مبل خوابیده بود. با صدای در بیدار شد و با دیدن کریس لبخند زد:
- هی.

کریس در رو بست و با لبخند سمت نیکول رفت. خم شد و موهای دختر بلوند عزیزش رو بوسید:
- چرا نخوابیدی پرنسس؟

نیکول خندید: اوه! پرنسس.

کریس کنارش نشست و به چشم های آبی عزیزش نگاه کرد:
- حالت خوبه؟

نیکول سرش رو تکون داد: من خوبم. چانیول خوب بود؟

کریس سرش رو تکون داد: نگران اون احمق دراز نباش.

نیکول آروم خندید و به لوهان نگاه کرد:
- تا وقتی میخواست بخوابه نق زد که کجا موندی.

کریس نفس عمیقی کشید و به زمین خیره شد. تنها نور حاضر توی اتاق نور قرمز رنگ آژیر حریق بود. نیکول لب زد:
- چی شده؟

کریس لبش رو گاز گرفت:
- فردا برام قرار از پیش تعیین شده گذاشتن.

- کجا؟

- توی یه بار.

- چی؟ بار؟

- خودم خواستم.

•⊱ Captain Oh 2 ⊰• (HunHo)Donde viven las historias. Descúbrelo ahora