فکر کردن به اینکه الان جلوی یک جانی نشستم، منو کلافه میکنه. چطور میتونه انقدر بی رحم باشه؟!
اون باید تاوان و تقاص اشتباهاتشو بده...
_____________________________________________________
کیم تهیونگ بازرس وظیفه شناس پلیسی هست که هیچوقت پرونده هاش با...
دست راستمو بالا آوردم و به باندپیچی تیکه پارچه ای که دورشو تزیین کرده بود زل زدم. این آدم منو به وجد میاره.... + باید مزه اش کنم!
****************
(از زبان تهیونگ)
نمیدونم چقدر تو ترافیک شهر سئول گیر کرده بودم که تا به خودم اومدم متوجه شدم به آپارتمانی که داخلش مستقرم رسیدم. _________________________________________
Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
نما و فضای بیرونی آپارتمان تهیونگ
_________________________________________
بعد از پیاده شدن از داخل ماشین همزمان که سوییچ رو برای بستن در میزدم با دست دیگم که موبایل رو تو دستم گرفته بودم شماره نامجون رو گرفتم.
به چند بوق نکشید که جواب داد: & متوجه شدم کار کیه خبر رو پخش کرده. _ خب میشنوم & تو اونو خوب میشناسی بازرس کیم!
چشم هامو کمی ریز کردم و همزمان که وارد اپارتمان شدم و پله هارو دوتا یکی بالا میرفتم داخل مغزم دنبال جواب میگشتم.
خوب میشناسمش؟! کیه که میتونه اینکار رو کرده باشه... _ بازرس؛ اگه میخواستم خودم فکر کنم به تو نمیسپردم. & خبرنگار پارک.
مطمئن بودم داره درباره گِیو حرف میزنه؛ دوست دختره سابقم... _ پارک گیویونگ؟ & آره... _________________________________________
Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
پارک گیویونگ 23ساله (دوست دخترِ سابق تهیونگ) شغل: خبرنگار بخش حوادث و جنایات
از قشر متوسط جامعه است؛ به همراه پدر و مادرش در شهر سئول زندگی میکنه. یک خواهر بزرگتر از خودش داره.
