part 10

1.3K 278 155
                                    

سلام لاولیااا وووت و کامنت فرموش نشه💜❤

این پارت شرط ووت داره

💜💜💜💜💜💜

جیمین که از واکنش کیوت کوک خوشش اومده بود لبخندی زد که خیلی زود جاشو به پوزخند شیطنت امیزش داد

رو نوک پاش بلند شد و تو صورت کوک خم شد و با نوک انگشتش به بینی جونگ کوک ضربه ای زد و عقب کشید(چیه منتظر کیس بودید😂😂شرمنده گایز ولی کوکمین که نیست😂😂)با پوزخندی گفت

+خرگوش خنگ ...چطور من می تونم مرده باشم ولی نفس بکشم ...خودت که خوب می دونی من ادمم

جیمین اخر حرفشو با لحنی تقریبا جدی و بی حسی  گفت

جونگ کوک که احساس کسی که سرکار گذاشته شده رو داشت از دیوار فاصله گرفت و با اخم گفت

-ولی خودتو ببین عین مرده ها یخی

جیمین چند لحظه بی احساس به جونگ کوک نگاه کرد و بعد زد زیر خنده

+تو...تو به احتمال...خیلی خیلی زیاد مغزت به جای کونت صدمه دیده...اخه هر کی بدنش سرد باشه یعنی مرده(یاداوری می کنم چون جیمین سه ساعت با موهای خیس بیرون بود و از اونجایی که زمستونه دمای بدنش پایین بود )

جیمین بین خندهاش گفت و دوباره خندید

جونگ کوک که حرصی شده بود جیمین محکم به طرف دیوار هل داد که علاوه بر اینکه خنده جیمین قطع شد و صورتش از درد تو هم رفت و اهی از دهنش خارج شد

جونگ کوک از کنارش رد شد و با طعنه گفت

-مواظب باش نشکنی ،ااادم شکستنی چون دفعه بعد قول نمی دم خودم نشکنمت

و گذشت تا بره پیش نامجون اما جیمین با چشمایی که از اشک(یاداوری درد کمرش اینا برا پارت قبله😂) برق می زدن بهش نگاه کرد و با سری افکنده به اتاقش رفت

درک نمی کرد چرا جیهوپ و جونگ کوک ازش متنفرن هر سری سعی می کرد عین برادر باهاشون رفتار کنه اونا عین اشغال باهاش رفتار می کردند با استین های بلند هودیش قطره های اشکشو پاک کرد و به طرف اتاقش حرکت کرد که با صدای...

💜💜💜

جونگ کوک با احتیاط درو زد و بعد از اینکه نامجون اجازه ورودشو داد رفت داخل

-چیشده کوکی؟

نامجون با تعجب پرسید  جونگ کوک لنگ لنگان به طرف مبل حرکت کرد و کنار نامجون نشست و مچ دستی که نشانش قرار داشت و به نامجون نشون داد

با لبخندی که دندون های خرگوشی شو نشون می داد و همخوانی جالبی با لباس خوابش داشت گفت

-نشانم بالاخره ظاهر شد

جونگ کوک با چشمای براقش به نامجون زل زد

The legacy of immortalityWhere stories live. Discover now