The legacy of immortality

part 28

ووت و کامنت فراموش نشه💜💜💜

بکهیون غر غری کرد و گفت

×اه ...پس این استاد کون گشاد ما کجاست ؟

که با ضربه ای که پس کلش خورد برگشت ببینه کی جرات زدنو اونو پیدا کرده

که با چشمای گرد شده به فردی که پس کلش زده بود نگاه کنه

_کی کون گشاده هان؟ ... ۵ نمره ازت کم می کنم تا درست حرف بزنی

جین برای اذیت کردن شاگرد با نمکش گفت و بکهیون به من و من افتاد و با چشمای پاپی مانند گفت

×نه نه نه ... من داشتم خودمو می گفتم ... ا..اصلا من همچین حرفی نزدم

جین با خنده رو به بقیه کرد و گفت

_راست میگه؟

تهیونگ با پوزخندش تیکه انداخت

-شک نکنین

از پشت سر جین صدایی اومد

=اه جین بسه کم بچه هارو اذیت کن

سوهو گفت و از پشت سر جین به همراه نامجون خارج شدن

چشمای جیمین با دیدن نامجون برق زدن و خواست بره و بغلش کنه و بگه چقدر اذیتش کردن ولی سرجاش ایستاد به نامجون که با لبخند به بقیه نگاه می کرد نگاه کرد

سوهو در حالی که بین جین و نامجون ایستاده بود کف دستاشو بهم کوبید و با صدای بلندی شروع به صحبت کرد

=خب خب همتون به خط وایستید خوبه ... شاید باورش براتون سخت باشه ولی شما قراره سه تا استاد داشته باشید ...استاد کیم سوکجین ...

با دستش به سمت راستش اشاره کرد

=من یعنی کیم سوهو ...و کیم نامجون

و به سمت چپش اشاره کرد همه با دهن باز نگاه می کردن که چانیول پرسید

_ببخشید استاد کیم ...

صداشو صاف کرد و ادامه داد

_ ولی چرا ما سه تا استاد داریم

سوهو لحظه ای مکث کرد تا به جوابی که می خواد بده فکر کنه که نامجون پیش دستی کرد و گفت

-خب دلیلش فعلا به دردتون نمی خوره بعدا نیاز شد بهتون می گیم

=حالا بهتره بریم به خوابگاهمون

بکهیون که کنار تهیونگ حرکت می کرد اروم گفت

×خوابگاهمون؟

که دستی دور گردنش نشست و سری به گوشش نزدیک شد و اروم گفت

_اره خوابگاهمون ...از این به بعد قراره با هم زندگی کنیم

بکهیون با تعجب به جین نگاه کرد استادشون چش بود چرا گیر داده بود بهش ولی رفتاراش یه جور حس صمیمیت بهش می داد