‌ 𝔹𝕝𝕠𝕠𝕕𝕪 𝕃𝕠𝕧𝕖🍷❤️

2

جونگ کوک سمت صندلی خالی رفت و قبل از نشستن پسری با موهای طلایی که کیوتی از چشما و دماغ و دهنش بیرون میزد روبه جونگ کوک گفت :

" خیلی خوب ریدی بهش"

جونگ کوک با شَک سرجاش نشست :

" ممنون؟"

اون پسر دستشو دراز کرد سمت جونگ کوک :

" پارک جیمین هستم"

و لبخندی زد که با وجود لپ هاش چشماش بسته شد

جونگ کوک دستش رو توی دست جیمین گذاشت و گفت :

" منم جئون جونگ کوکم"

همون موقع در باز شد و پسری ک دستاش توی جیبش بود و اوج بیخیالی رو داشت وارد کلاس شد

معلم که در بهت به اون پسر نگاه میکرد ناگهان با عصبانیت گفت :

" مین یونگی فکر نمی‌کنید برای اومدن به کلاس خیلی دیر شده. کلاس داره تموم میشه "

" میدونی خیلی خوب شد چون دیگه نمیخواد زیاد تحملت کنم"

و به سمت صندلیش که ته کلاس پیش کیم بود رفت

( خب گایز تا وقتی هویت‌ کیم واسه جونگ کوک معلوم نشه از کیم استفاده می‌کنیم 😔😂)

معلم که از عصبانیت داشت قرمز میشد که همون لحظه زنگ مدرسه به صدا در اومد

پچه ها کلاس بیرون رفتن

یونگی با کیم داشت از کلاس خارج میشدن که یونگی جلوی معلم ایستاد و گفت :

" دیدی چی شد؟ دیگه اصلا لازم نیست تحملت کنم"

و بعد بیرون رفت

جونگ کوک خواست از کلاس خارج شه که با صدای جیمین برگشت :

" جونگ کوک شی میشه باهم بریم"

جونگ کوک لبخندی زد و سر تکون داد

**

" راستی اونی که رید به معلمه کی بود؟"

" عا اونو میگی؟ مین یونگی. یکی از کسایی هست که تاحالا کل معلم ها و حتی مدیر رو هم قهوه ای کرده. و دوست صمیمی تهیونگه "

" تهیونگ؟ "

" اره همونی که امروز باهاش اومدی داخل کلاس"

" اها پس کیمِ گمنام اسمش تهیونگه"

**

" قیافه لی دیدنی بود امروز "

" بره گمشه زنیکه با اون صدای روی مخش. فکر نمیکنی دیره. خب به تخمم. فکر کرده چون برادر زاده مدیره میتونه هر غلطی کنه. راستی نبودم چی شد "

"هیچ یه نفر دیگه اومد تو کلاس. فقط باید بودی و میدیدی چطور خودشو معرفی کرد. گایز جونگ کوکم. اونم امروز لی رو با خاک یکسان کرد "

" عاا پس مثل اون پسرای بی عرضه کلاس نیس "

تهیونگ هم سری تکون داد

______________

خب میدونید خیلی بیش از حد کمه اینم فقط برای کادو تولد یه نفر بود 🌚 وگرنه حالا حالا اپ نداشتیم

من برم با تخت عزیزم قرار دارم
بای گایز