17

1.2K 208 28
                                    


" چیی؟!!"

با داد جیمین از پشت سرشون از ترس بالا پریدن و سرشون رو برگردوندن
جیمین سریع از روی صندلی بلند شد و سمت در رفت. پس دلیل اینکه مینهو نبود همین بود؟؟

"جیمینا!"

با داد پشت سرش ایستاد :

" یونگی شی من باید سریع برم یه جایی زنگ اول نیستم"

و بعد بدون توجه به یونگی دویید و رفت

**

به خونه مینهو رسید و زنگ زد
بعد از یکی دو دقیقه در باز شد و سریع داخل خونه دویید :

"مینهووو"

مینهو از پله ها پایین اومد و بهش اشاره کرد که بیاد توی اتاقش

از پله ها بالا رفت و داخل اتاق مینهو رفت
داخل رفت و در رو بست و به مینهو نگاه کرد که روی تختش نشسته بود و توی فکر بود نگاه کرد :

" مینهو"

" خودم میدونم خودم میدونم... ریدم!"

" چیکار کردی که اینطوری شد"

" هیچی بابا. توی پیج زیاد درخواست لایو گذاشته بودن بعد من اومدم با فیلتر موز

( فیلتر موز 😂) اومدم لایو گذاشتم بعد اخرش ک خواستم لایو رو ببندم بجاش فیلتره رو بستم و به گاااا رفتم"

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

( فیلتر موز 😂)
اومدم لایو گذاشتم بعد اخرش ک خواستم لایو رو ببندم بجاش فیلتره رو بستم و به گاااا رفتم"

مینهو بعد از تموم کردن حرفش هوفی کشید و سرشو به دیوار پشت سرش تکیه داد

" مینهو "

" بله"

" ریدی"

" یه چیز جدید بگو. چان داره میره بیرون. بعدش درس بیا یه فکری کنیم ببینم چ غلطی میتونم بکنم "

" کجا میره؟ "

" ساعت یک یه جا قرار داره. منم چون ریدم فرصت نکردم مثل همیشه فضولی کنم"

جیمین روی مبل اتاق مینهو نشست و بهش نگاه کرد. بیچاره بد ریده بود

یهو مینهو سرشو به شدت بالا اورد و داد زد :

" شتتتتتتت "

جیمین با تعجب بهش نگاه کرد :

" چت شد دوباره؟ "

‌   𝔹𝕝𝕠𝕠𝕕𝕪 𝕃𝕠𝕧𝕖🍷❤️Where stories live. Discover now