‌ 𝔹𝕝𝕠𝕠𝕕𝕪 𝕃𝕠𝕧𝕖🍷❤️

7

' اخه معلم فاکی باید امروز حالش بد میشد؟ آییییش لعنت بهت'

جونگ کوک وقتی فهمید بخاطر بد شدن حال معلم آزمایش روی خون هم لغو شد به کل نقشش پرید

جونگ کوک، جیمین و مینهو داشتن توی حیاط مدرسه راه میرفتن که جیمین با حول چیزی گفت :

" گایز گایز گایز. فردا تعطیله پاشید باهم بریم بیرون"

"کجا؟"

مینهو پرسید و جیمین گفت :

" خب بیاین با سه دو یک من سه تامون هم زمان اولین جایی که به ذهنمون رسید رو بگیم"

" یک دو سه"

جیمین : جنگل
مینهو : خرید
جونگ کوک : گیم نت

هر سه تاشون با بهت به هم نگاه کردن :

" یاا مینهو من پولم کجا بود. هیچی هم نمیخوام که بخرم"
جونگ کوک گفت ولی مینهو با این پوزیشن گفت 😌 ( گایز اسم پوزیشنه رو یادم نمیاد 😔😂💔 ساعت سه و نیم شبه خو)

" تو داری با یه یوتیوبر که تغریبا یک میلیون دلار در سال درامد داره حرف میزنی جئون جونگ کوک "

جونگ کوک پرید بغل مینهو و گفت :

" مینهو حالا که فکرشو میکنم خیلی چیزا نیاز دارم. راستی میدونستی خیلی خوشگلی؟ پسر بیا باهم قرار بزاریم نظرت چیه. پولش از تو خرج کردنش از من "

جونگ کوک همون طور که دستش رو دور دست مینهو حلقه کرده بود گفت و مینهو رو با هر قدمش جلو تر کشید که کم کم داشت جیمین رو یادش میرفت

" یااا پس من اینجا بوغم؟ "

" اره دقیقا "

جیمین با پا اسپنکی به جونگ کوک زد :

" گمشو برگرد "

جونگ کوک سمت جیمین برگشت و جیمین با دیدن اینکه یه جوری نگاش میکنه گفت :

"چته چرا اینطوری نگاه میکنی"

"تاحالا جایی دیدمت؟ خیلی نا آشنایی. حالا بالخره غریبه، این دوست پسرمه چوی مینهو. میبینیش چقد کیوته. پولدارم هست. قدش هم بلنده برعکس تو. کونت بسوزه"

مینهو که داشت اون ور جر میخورد با دیدن اینکه جیمین خواست به جونگ کوک حمله کنه پا فرار گذاشت و از اونجایی که جونگ کوک دستشو رو دور دستش حلقه کرده بود، اون هم کشیده شد :

" جئون جونگ کوک وایسااا"

" وای نمیسم کوتولههه"

جیمین با شنیدن کوتوله دادی کشید که باعث شد جونگ کوک سریع تر بدوعه

**
توی تختش افتاد و اخی زیر لب گفت :

"لعنت بهت پارک جیمین کمرممم"

(#منحرف_نباشیم)

گوشیش همون موقع زنگ خورد :

"ها چته"