گوش های قرمزP13

544 92 17
                                    

(لطفا با کاور اکلیلی بشین:)

بالاخره بعد کلی اتفاق پله ها منتهی به سالن حال رو پیدا کرد و پایین رفت. با هرقدمی که به سمت پایین ورمیداشت صدای صحبت کسی رو میشنید گوشاشو تیز کرد و بیشتر از این جلونرفت

×اوممممم خیلی سفیدو شیرینه انتظار نداشتم انقد شیرین باشه فقط چرا انقد لزجه؟

÷لزج؟ خب مال همه لزجه مال تو لزج نیست؟ خاصیتش لزج بودنشه

ب نظر میرسید سوکجین و جفت چالدارش توی حال درحال صحبت بودن...
×و چرا انقد این بزرگه؟

بهرحال الفاها همه چیشون بزرگ-
حرفش با پریدن پسر بانی فیص از پشت دیوار منتهی به پله ها قطع شد و با تعجب به اون چشم دوختن به نظر میرسید انقدر غرق جفت زیباش شده باشه که متوجه حضور اون بچه نشده و اون چرا انقد بد داره نگا میکنه؟

سوکجین ظرف بستنی وانیلیشو پایین گذاشت و با قیافه ودف به امگا کوچیک نگا کرد....

×چیزی شده جونگ کوک؟؟؟

جونگ کوک چند لحظه با اخم نگاهشو بین نامجون و جین و بعدشم شلوار الفا چرخوند و بعد ازین که ظرف بستنی رو روی میز دید هنگ کرد و به سمت هیونگش برگشت و گفت:

-درباره چی داشتین صحبت میکردین؟
جین با تعجب ابروهاشو بالا داد ولی بعد با احتیاط گفت:

×بستنی ک نامجون و یونگی درست کردن...

-بستنیه لزجه؟

×اوهوم برا همین پرسیدم چون نباید لزج باشه...
پسر دوباره پرسید:
-و چی انقد بزرگه؟

نامجون که گیج شده بود جواب داد..

÷قاشق..چون دهن ما الفاها زاویه فکمون کلا هرچیزی بز-

با پیچیدن صدای خنده جین وسط حرفش حرف رو خورد و ادامه نداد...

کوک با قیافه ی ودفی به هیونگش چشم دوخته بود...

جین اشکاشو پاک کرد و با لحنی که هنوزم رد خنده توش معلوم بود گفت:

×جونگکوکی...جونگگگ کوکبکیککییکییی

(قیافه جر خوردش😔💁🏻‍♀️🗿)ب ادامش میپردازیم

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

(قیافه جر خوردش😔💁🏻‍♀️🗿)
ب ادامش میپردازیم

جین چند دفعه محکم رو پاش کوبید و بعد کلی جر خوردن گفت:
×داشتی ب چییی فکررر میکردیدیدیی؟؟؟😂😂😂😂😂😂

𝐓𝐋𝐀𝐌𝐃(𝐕𝐊)Where stories live. Discover now