PT51

1.3K 171 420
                                    


آخرش فحشم ندید.. البته بدید هم حقتونه..

🚫⛔🚫⛔🚫⛔🚫⛔🚫

**فلش بک حدودا یک ماه قبل**

کتشو مرتب کرد و دستاشو شست. درست تو دستشویی بزرگترین رستوران شهر بود که اونو دید

با اعتماد به نفس محو قیافه خودش توی آینه شده بود و تک تک اجزای صورت بی نقصشو برانداز می کرد

کنارش رو به روی روشویی ایستاد و زیر چشمی بهش نگاه کرد

جین با احتیاط صورتشو لمس کرد و وقتی از مرتب بودنش مطمئن شد لبخندی به آینه زد و از دستشویی بیرون رفت

بدون معطلی پشت سرش خارج شد و دید جین رو به روی یه گارسون نشست و مشغول شد

به اسم پین شده ی گارسون نگاه کرد

×مین یونجی..

از کنار میز رد و جایی نشست که بتونه راحت به چهره ی جین نگاه کنه

مشخص بود با گارسون این رستوران دوسته ولی از کیف پزشکی کنارش فهمید دانشجویی چیزیه

پوزخندی زد و سمت اتاق مدیریت رفت تا اطلاعات یونجی رو در بیاره و از طریق اون به جین برسه

اعتراف می کرد مدت هاست زیر نظر گرفتتش و ازش خوشش اومده..

وقتی فهمید جین هر روز میره کافه ی اونجا و یک ساعتی میشینه و با اون دوستش حرف میزنه تصمیمشو گرفت

شاید حتی برای خود نامجون هم دور از ذهن بود که انقدر از کسی خوشش بیاد که بخواد براش توی کافه ی یه رستوران کار کنه

خب گیر آوردن اون شغل چندان کار سختی نبود اما با توجه به شخصیت خرابکار نامجون انجام وظایفش به عنوان یه گارسون سخت بود

اما حداقلش تونست سر صحبت رو با جین باز کنه.. دانشجوی پرستاری بود و بعد از شیفت بیمارستان میومد کافه تا با دوستش یونجی وقت بگذرونه

بیشترین چیزی از جین که نامجون رو جذب خودش کرده بود اون علاقه ی وصف نشدنیش به خودش بود

طوری که محو چهره اش توی آینه میشد و با خودش حرف میزد... نامجون اون شخصیت جاه طلب رو دوست داشت

ویژگی دیگه ای که نامجون به شدت اونو دوست داشت خنده های خاصش بود

تا این که دیگه جین رو توی کافه ندید و شماره ای هم ازش نداشت پس با کلی زحمت آدرس محل کار جدید دوستش رو پیدا کرد

اما هرگز فکر نمی کرد اونجا خونه ی برادرش باشه و یونجی در واقع یونگی باشه

**پایان فلش بک**

×آفرین آفرین تو میتونی یونگیا

+ آییی نامجون شیییی سخته خااا

𝑰𝒔 𝑰𝒕 𝒚𝒐𝒐𝒏𝒈𝒊 𝒐𝒓 𝒚𝒐𝒐𝒏𝒋𝒊 Unde poveștirile trăiesc. Descoperă acum