سلاممممم تقخیختخیخ دلم کلییی واستون تنگ شده بود🤧*پرتاب ابنبات و توت فرنگی واستون*
بیشتر ۲۰۰۰ کلمه نوشتم انصافا کامنت بزارید خو :(((
تجربه ثابت کرده شما واسه غمگین بیشتر کامنت میزارید.. یه کاری نکنید برینم تو کاپل دوم داستان (ویکوک و ییسوک)
🍓♥️🍓♥️🍓♥️🍓♥️🍓
وارد هال شد و نگاه نگران تهیونگ روش نشست
*چی شد؟ حالش چطور بود؟
گردنشو ماساژ داد و پوفی کشید. واقعا چی می گفت بهشون. مست کرده بود و به لب هام می گفت مارشمالو؟ تهیونگ قطعا از کون دارش میزد
+ مست کرده بود. دو سه بطری کامل خورد. بقیه کجان؟
پسر بزرگتر نفس عمیقی کشید
*جونگ کوک می خواست بره ولی ماشین نداشت. رن رفت برسونتش. اها راستی گفت امشب پیش هوسوک میمونه
سرشو به نشونه ی تفهمیم تکون داد اما با بخش اخر جمله اش چشم هاش گرد شد
- چی؟؟ رن کجا می خواد بمونه؟؟
یه تای ابروش بالا رفت و نیشخندی زد
*گفت خونه ی هوسوک. دوست پسرش بود دیگه؟
چشم های جیمین درشت شد و سمت موبایلش رفت و در همون حین بلند گفت
- یعنی چی میخواد شب اونجا بمونه؟؟؟ پیش اون پسره ی منحرف؟؟ عمرا
تهیونگ ابروشو بالا داد و زبونشو روی لبش کشید
*مگه ییرن منشی و خدمتکارت نیست؟ پس چرا انقدر روش حساسی
جیمین مکثی کرد و زیرچشمی به تهیونگ نگاه کرد. کمی چشم هاشو ریز کرد ولی در آخر آهی کشید و زمزمه کرد
- ییرن خواهرمه
نگاهش پوکر بود و تهیونگ رو پوکرتر کرد
*یادمه رن هفته پیش به وضوح به هوسوک گفت میره به مادرش سر بزنه
- عاح اون...
چند لحظه درنگ کرد و مردد به ته نگاه کرد. کاملا قضیه ی موندن ییرن پیش هوسوک رو فراموش کرده بود
- بشین واست تعریف کنم. سوجو بیارم؟
پوزخندی زد و نشست
*انقدر جذابه ماجراش؟
جیمین سمت آشپزخونه رفت و کمی بلندتر از حد معمول گفت
- یه درامای کامله
سوجو هارو روی میز وسط گذاشت و روی کاناپه لم داد. تهیونگ هم با این کارش حس راحتی گرفت و از اون حالت خشک نشستن دراومد
- نمی دونم از کجا دقیقا شروع کنم. می دونی من و پدر مادرم، عا.. خب ما.. یه خانواده ی کامل بودیم. پدرم معمولا سرش با کارش گرم بود. ولی همیشه سعی می کرد با ما وقت بگذرونه
YOU ARE READING
𝑰𝒔 𝑰𝒕 𝒚𝒐𝒐𝒏𝒈𝒊 𝒐𝒓 𝒚𝒐𝒐𝒏𝒋𝒊
Romanceپارک جیمین برای مین یونگی، تنها دلیلی بود که صبح ها چشم هاشو کنه. براش مهم نبود هر بار بدتر و بیشتر از قبل وجودش ذره ذره خاکستر میشه. باز هم لبخند میزد. چون اون یونگی بود. چون به دنیا اومده بود تا عاشق باشه. عاشق پارک جیمین ❌لطفا لطفا لطفا اگر محدو...